|
|
ناسیونالیسم از منظر شهروندی در عصر پهلوی اول با تاکید بر قومیتها
|
|
|
|
|
نویسنده
|
حشمتزاده محمدباقر ,نازاریان سیدمحمدوهاب ,حیدری دلفارد سولماز
|
منبع
|
جستارهاي سياسي معاصر - 1393 - دوره : 5 - شماره : 11 - صفحه:69 -93
|
چکیده
|
چکیده ناسیونالیسم و شهروندی در زمرۀ مقولاتی هستند که در عصر جدید وارد عرصههای انضمامی و ذهنی ساختهای اجتماعی و سیاسی شده و بر یکدیگر موثر بودهاند؛ به گونهای که اگر شهروندی محقق نگردد، ناسیونالیسم نیز با مشکل جدی مواجه میشود. رابطۀ این دو به گونهای است که هر نوع تعریف ما از ناسیونالیسم و هر نوع نگرش ما به آن مستقیماً در فرایند ملتسازی تاثیر میگذارد. اگر این تعریف از نوع جوهرگرا و فرهنگی باشد، به بسته و محدود شدن مفاهیم ذهنی و انضمامیِ معطوف به ملت و فرایند ملتسازی منجر میگردد؛ و برعکس، اگر تعریف ما مبتنیبر سیاسی و تاریخی بودن ناسیونالیسم باشد، آنگاه ابعاد ملت و ملتسازی گسترش مییابد و زمینههای تحول دموکراتیکِ مبتنیبر اثرگذاری متقابل ساخت اجتماعی و ساخت سیاسی حادث میشود. این امر در عصر پهلوی اول بهخوبی نمایان شد و با اجرای سیاست ناسیونالیسم فرهنگی، ارائۀ قدرتی برهنه با عملکرد معلق و تقریباً یکسویه، تقابل صرفاً نظامی با ایلات و قومیتها و طرد آنها و تلاش در جهت حذف خردهفرهنگها و زبان آنان در روند ملتسازی از تحقق مفهوم ناسیونالیسم در بین نیروهای اجتماعی و سیاسی جلوگیری شد. این مبحثی است که ما در این تحقیق به دنبال بررسی و تحلیل آن هستیم
|
کلیدواژه
|
کلیدواژهها: ناسیونالیسم فرهنگی ,ناسیونالیسم سیاسی ,شهروندی ,قومیت ,ساخت سیاسی ,ساخت اجتماعی
|
آدرس
|
دانشگاه شهید بهشتی, دانشیارعلوم سیاسیدانشگاه شهید بهشتی, ایران, دانشگاه شهید بهشتی, کارشناسارشدعلومسیاسیشهید بهشتی, ایران, دانشگاه پیام نور, کارشناسارشدعلومسیاسیپیامنور قزوین, ایران
|
پست الکترونیکی
|
solmazheydari1988@gmail.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|