تامس هابز و بنیادگذاری انگاره جدید شهروندی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
مقیمی زنجانی شروین
|
منبع
|
جستارهاي سياسي معاصر - 1396 - دوره : 8 - شماره : 4 - صفحه:109 -130
|
چکیده
|
فهمانگاره شهروندی مدرن عمدتاً با تکیه بر رهیافتهای تاریخیاجتماعی و بعضاً حقوقی صورت میگیرد و در این میان سهم رهیافت فلسفی به مقولهی شهروندی در معنای جدید آن، چندان پررنگ نیست. در این مقاله از منظر بحث در فلسفه سیاسیِ مدرن، خاستگاههای اساسیِ تلقیِ مدرنیستی از مقولهی شهروندی را با تمرکز بر آراء تامس هابز بررسی میکنیم. بهزعم نگارنده فلسفه سیاسی هابز واجد دلالتها و تضمنات بنیادینی برای انگاره شهروندی مدرن است. آنچه در کانون این دلالتها و معانی میتواند مقّوم استدلال ما مبنی بر نقش بنیانگذار برای هابز در بحث از شهروندی مدرن باشد، دو اصل اساسی است: نخست ایده «فرد»؛ ایدهای که بهعنوان یکی از مهمترین نقاط گسست فلسفه سیاسی جدید از قدیم، تکیهگاه اصلیِ انگارههایی چون شهروندی در قاموس مدرنیستیِ آن محسوب میشود. دوم تبدیلشدنِ قانون طبیعی به حقوق طبیعی، یا به عبارتی، تبعیّتِ قانون طبیعی از حقوق طبیعی که به بنیادگذاری دولت مدرن بر اساسِ فردگراییِ پیشگفته منتهی شد. اگر بتوان ایده «فرد صاحبِ حق بیقید و شرط در وضعِ طبیعی» را بهعنوان مبنای تلقیِ جدید از سیاست منظور کرد، آنگاه هابز بهعنوان طراح اصلیِ این ایده در دوره مدرن، بهنوعی بنیادگذار شهروندی مدرن نیز هست.
|
کلیدواژه
|
هابز، شهروندی، فرد، حق طبیعی، قانون طبیعی
|
آدرس
|
پژوهشگاه علوم انسانی, پژوهشکده نظریهپردازی سیاسی و روابط بینالملل, ایران
|
پست الکترونیکی
|
moghimima@gmail.com
|
|
|
|
|