نهادینهسازی فرهنگ نقد در جامعه علمی با کدام پارادایم یا بنیان علمی: مدرنیسم، پستمدرنیسم، یا آشوب پیچیدگی؟
|
|
|
|
|
نویسنده
|
حسینی محمدحسین ,کشاورز سوسن
|
منبع
|
پژوهشنامه انتقادي متون و برنامه هاي علوم انساني - 1396 - دوره : 17 - شماره : 7 - صفحه:29 -53
|
چکیده
|
اگرچه نقد زیربنای رشد، توسعه، و بالندگی فردی و اجتماعی است، اما این امر به فرهنگ مسلط و فرایند منطقی جامعه علمی تبدیل نشده است. چنین وضعیتی دلایل گوناگونی دارد. یکی از این دلایل مفروضات زیربنایی یا پارادایم حاکمبر جامعه علمی است. بنابراین، هدف از نگارش این مقاله تحلیل فرهنگ نقد و تبیین این فرهنگ براساس سه پارادایم مسلط علمی، یعنی مدرنیسم، پستمدرنسیم، و آشوب و پیچیدگی است. بنابراین، از روش پژوهش استدلال استنتاجی استفاده شد. جامعه آماری دربرگیرنده کلیه کتابها، مقالات، مطالعات، و پژوهشهای مرتبط با موضوع بود که حداکثر ممکن منابع به روش نمونهگیری هدفمند برای نمونه انتخاب شدند. اطلاعات ازطریق سیاهه یادداشتبرداری گردآوری و سپس بهروش کلامی و تحلیل محتوای کیفی تحلیل شد. یافتهها نشان میدهد که مدرنیسم فقط نقد بهمنزله قطعیت نظریهای را ممکن میکند که برداشتی منفی، سطحی، و ناسازگار با روح نقد محسوب میشود. بنابراین، فرهنگ نقد در این پارادایم شکل نگرفته و نهادینه نخواهد شد. پستمدرنیسم نیز بستر یا فرصت چندانی برای نقد مهیا نمیکند. اما آشوب و پیچیدگی بستری بسیار مناسب برای شکلگیری، ترویج، و نهادینهشدن فرهنگ نقد است؛ زیرا، ویژگیها و مفروضات آن تبیین مناسبی از مفهوم ویژگیها و انواع سنتهای نقد ارائه میکنند. بنابراین، شکلگیری، ترویج، و نهادینهسازی فرهنگ نقد نیازمند گذار پارادایمی از مدرنیسم و پستمدرنیسم به آشوب و پیچیدگی است.
|
کلیدواژه
|
نهادینهسازی، فرهنگ نقد، پارادایم، مدرنیسم، پستمدرنیسم، آشوب و پیچیدگی
|
آدرس
|
پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش, ایران, دانشگاه خوارزمی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
rayhaneh2001@yahoo.com
|
|
|
|
|