|
|
بازخوانی و بررسی افسانه تبس در قالب نظریه تراژدی هگل
|
|
|
|
|
نویسنده
|
اوشلی مریم السادات
|
منبع
|
پژوهش هنر - 1390 - دوره : 1 - شماره : 1 - صفحه:49 -58
|
چکیده
|
نظریه تراژدی هگل با تمرکز بر برخورد تراژیک راهی جدید به روی مفسران و منتقدان تراژدی گشود. هگل ضمن بیان اندیشه های خود در این زمینه با به خدمت گرفتن برخی از آثار بزرگ خلق شده در این گونه ادبی، تفسیر جدیدی از آن ها به دست داد. آثار تراژدی نویسان یونانی نزد هگل جایگاه برجسته ای داشتند لذا ارجاع به نام و محتوای این آثار به تکرار در متون هگل قابل مشاهده است. اما این که نظریه او تا چه حد قابلیت تفسیر این آثار را دارد، محل پرسش است. برخی با هم دلی بسیار سعی دارند تمامی آثاری را که تراژدی خوانده شده اند، با کمک نظریه هگل تفسیر کنند و برخی در مقابل بر این باورند که هرچند اندیشه های هگل به فهم بهتر برخی آثار کمک می کند، از تفسیر برخی دیگر از تراژدی ها عاجز است. در این نوشته سعی شده افسانه تبس متشکل از سه تراژدی اودیپ شاه، اودیپ در کولونوس و آنتیگونه را با کمک نظریه هگل بازخوانی کنیم و مطابقت میان نظریه او با این سه اثر را به بررسی بنشینیم و در نهایت، موضعی اتخاذ کنیم که نه نظریه تراژدی هگل را رد کند و نه حکم به مطابقت صددرصد میان نظریه او و تمامی تراژدی ها صادر کند.
|
کلیدواژه
|
تراژدی ,برخورد تراژیک ,فردیت آزاد ,افسانه طبس
|
آدرس
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|