>
Fa   |   Ar   |   En
   رابطه باورهای معرفت‌شناختی و گرایش به تفکر انتقادی در دانش‌آموزان دوره متوسطه شهر ماکو در سال تحصیلی 91 - 90  
   
نویسنده سلیمان‌نژاد اکبر
منبع تفكر و كودك - 1391 - دوره : 3 - شماره : 6 - صفحه:107 -132
چکیده    این پژوهش با هدف بررسی رابطه باورهای معرفت‌شناختی و گرایش به تفکر انتقادی در دانش‌آموزان دوره متوسطه شهر ماکو انجام گرفت. جامعه آماری شامل کل دانش‌آموزان متوسطه شهر ماکو است که با استفاده از روش تصادفی خوشه‌ای تعداد 346 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. روش تحقیق روش همبستگی بود. ابزار جمع‌آوری اطلاعات، پرسش‌نامه باورهای معرفت‌شناختی «شومر» و پرسش‌نامه تفکر انتقادی «کالیفرنیا» بودند. برای تحلیل اطلاعات از آزمون t گروه‌های مستقل و روش تحلیل واریانس و تحلیل رگرسیون به روش گام‌به‌گام استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که بین باورهای معرفت‌شناختی و گرایش به تفکر انتقادی رابطه معناداری وجود دارد و باورهای معرفت‌شناختی، پیش‌بینی‌کننده یکی از مولفه‌های تفکر انتقادی (استدلال استقرایی) است. همچنین بین باورهای معرفت‌شناختی دانش‌آموزان دختر و پسر تفاوت معناداری نیست. در گرایش به تفکر انتقادی، در استدلال استقرایی دختران بالاتر از پسران بودند؛ در سایر مولفه‌ها هیچ گونه تفاوتی دیده نشد و باورهای معرفت‌شناختی می‌تواند گرایش به تفکر انتقادی را در دختران و پسران پیش‌بینی کند. همچنین نتایج حاصل از این تحقیق نشان می‌دهد که باورهای معرفت‌‌شناختی می‌توانند پیش‌بینی‌کننده مولفه‌های گرایش به تفکر انتقادی باشند و نیز، مولفه‌های باورهای معرفت‌شناختی می‌توانند در جهت تقویت تفکر انتقادی و پیشبرد اهداف آموزشی عواملی تاثیرگذار باشند و با شناسایی این باورها گام‌های صحیح و موثری را در جهت رسیدن به شاخص‌های تفکر انتقادی بردارند.
کلیدواژه باورهای معرفت‌شناختی ,تفکر انتقادی ,دانش‌آموزان دوره متوسطه ,توانایی یادگیری ,استنباط
آدرس دانشگاه پیام نور, استادیار گروه روان‌شناسی، دانشگاه پیام نور (نویسنده مسیول), ایران
پست الکترونیکی 4697 - 19395 dr.a.solan@gmail.com
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved