رابطۀ طبیعت با خدا در دست گاه فکری اسپینوزا
|
|
|
|
|
نویسنده
|
شهرآیینی مصطفی ,عباسی خدیجه
|
منبع
|
پژوهش هاي هستي شناختي - 1395 - دوره : 5 - شماره : 10 - صفحه:101 -119
|
چکیده
|
رابطه خدا با طبیعت از مسائل دشواری است که در همه ادوار تاریخ فلسفه بدان پرداختهاند. در دوران نوزایی و اوائل دوره جدید، این بحث دیگربار و بهگونهای چالشانگیز مورد توجه قرار گرفت و از جمله کسانی که بهتفصیل به تبیین ارتباط خدا با طبیعت پرداخت و دستگاه فکریاش را بر این محور بنیان نهاد، باروخ اسپینوزا میباشد. در مقاله پیشِ رو، رابطه خدا با طبیعت را در دستگاه فکری اسپینوزا بررسی میکنیم. در این باره در تاریخ فلسفه دو دیدگاه مطرح است: الف) خداناباوری یا الحاد، ب) همهخداانگاری یا وحدتوجود. دیدگاه نخست را اهل کنیسه به اسپینوزا نسبت دادند و از فیلسوفان، هیوم او را قائل بدان میدانست. اما دیدگاه غالبتر در میان اسپینوزاشناسان، قول به وحدت وجود است که از این حیث، او را گاه با وحدتوجودیان در سنتهای عرفانی مسیحیت و اسلام نیز میسنجند. البته دیدگاه سومی نیز در کار است به نام «همهدرخدایی» که گرچه در ظاهر به دیدگاه دوم نزدیک است، با خداباوری سازگارتر است و در این مقاله میکوشیم با استناد به متون اسپینوزا و واکاوی دو دیدگاه رایج، بهویژه وحدت وجود، نشان دهیم که این دیدگاه سوم در تفسیر اندیشه اسپینوزایی از دو دیدگاه نخست، سازگارتر و مقرونتر به صواب است.
|
کلیدواژه
|
طبیعت، خداباوری، خداناباوری، همهخداانگاری، همه درخدایی
|
آدرس
|
دانشگاه تبریز, ایران, دانشگاه تبریز, ایران
|
پست الکترونیکی
|
shabnam.shahy@yahoo.com
|
|
|
|
|