|
|
بررسی تطبیقی نظریۀ «اندیشۀ هستی شناسانه» پارمنیدس و دکارت
|
|
|
|
|
نویسنده
|
عزیزوکیلی ناصر ,منفرد مهدی
|
منبع
|
پژوهش هاي هستي شناختي - 1399 - دوره : 9 - شماره : 17 - صفحه:147 -170
|
چکیده
|
یکی از مسائل مطرح در بحث هستیشناسی، نحوه ارتباط میان هستی و اندیشه است. در میان فیلسوفان پیش سقراطی، پارمنیدس بهعنوان حکیمی برجسته، با نگاهی وجود شناسانه به بررسی چگونگی تعامل هستی و اندیشه پرداخته است. او هستی و اندیشه را یکی میداند و میگوید آنچه میتواند اندیشه شود هستی است و نیستی اندیشه کردنی نیست؛ یعنی اندیشه فقط به هستی تعلق میگیرد و آن را ادراک میکند. از سوی دیگر این ارتباط در اندیشۀ فیلسوف متجددی همچون دکارت نیز به چشم میخورد. وی پایه و اساس فلسفۀ خود، یعنی کوجیتو را بر مبنای این تعامل بنیان نهاده است. او نخست هستی خویش و سپس هستی امور خارجی را از طریق اندیشه و شک اثبات میکند. در نظر او وجود داشتن و هست بودن امری مسلم و آشکار است، اما در صورتی که اندیشهای در میان باشد؛ زیرا اگر انسان بهطور کامل از تفکر کردن منصرف شود، وجود نخواهد داشت، پس تفکر کردن همان وجود داشتن است. این نوشتار درصدد تبیین و تطبیق دیدگاههای این دو فیلسوف بر محور ارتباط هستی و اندیشه است.
|
کلیدواژه
|
هستیشناسی ,اندیشه ,وجود ,پارمنیدس ,دکارت
|
آدرس
|
دانشگاه قم, دانشکده الهیات, گروه فلسفه, ایران, دانشگاه قم, دانشکده الهیات, گروه فلسفه, ایران
|
پست الکترونیکی
|
mmonfared86@gmail.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|