>
Fa   |   Ar   |   En
   بررسی و نقد سیدجلال الدین آشتیانی به ایرادهای غزالی در باب علم خدا به جزئیات  
   
نویسنده بهاری نژاد زکریا ,صنوبری نرگس
منبع پژوهش هاي هستي شناختي - 1398 - دوره : 8 - شماره : 15 - صفحه:205 -227
چکیده    مسئله علم خدا به امورجزئی، یکی از سه مسئله ای است که ابو حامد غزالی به زعم اینکه فلاسفه آن را انکار می کنند،در صدد تکفیرآنها بر آمده است. این مسئله به نحوعام با صرف نظر از اینکه خدارا عالم به امور کلی ویا امور جزئی بدانیم نزد متکلمان وحکمای اسلامی از اهمیت بسزائی بر خوردار است به طوری که بنا به گفتۀ آشتیانیموضوعات مهمی از جمله: معاد،نبوّت وولایت متکی و مبتنی بر این مسئله اند. بنابراین ورود به این مسئله، فوق العاده به لحاظ دینی دارای اهمیت است و هر اندازه در باره آن بحث وتحقیق شود باز هم جای پژوهش های تازه باقی است که پژوهشگران عرصه فلسفه وکلام در باره آن گفتگو کنند. در این مقاله، تلاش شده است تا دید گاه غزالی در مسئله علم خدا به جزئیات وادعای وی مبنی بر اینکه حکما، علم خدا به جزئیات را انکار کرده اند مورد بررسی وتحقیق قرار گیرد. روش نویسندگان روش تحلیلی وتوصیفی است، و هدفشان از نوشتن این مقاله، تبیین نقد های سید جلال الدین آشتیانی نسبت به اشکال ها ودلائل غزالی است و در برخی از مواردی که آشتیانی متعرض نقد نشده است، با بهره گیری از نظرات حکمای اسلامی به ویژه ابن سینا به پاسخ ایراد های غزالی نسبت به فلاسفه پرداخته ایم. نویسندگان در بررسی های خود به این نتیجه رسیده اند که بر خلاف زعم غزالی، حکمای اسلامی به هیچ وجه منکر علم خدا به امور جزئی نیستند، بلکه آنها نیز همانند متکلمان، معتقدند خدا هم عالم به امور کلی است ونیز عالم به جزئیات است. با این تفاوت که می گویند علم خدا به جزئیات از طریق علل آنها تعلق می گیرد، یعنی علم خدا به جزئیات به نحوکلی و ثابت است و نه به طریق جزئی محسوس که متغیر است.
کلیدواژه علم خدا، علم جزئی، ابن سینا، غزالی، آشتیانی
آدرس دانشگاه شهید بهشتی, دانشکده الهیات و ادیان, گروه فلسفه و کلام, ایران, دانشگاه شهید بهشتی, ایران
پست الکترونیکی n-senobari@yahoo.com
 
   A Study on Seyyed Jalaluddin Ashtiani`s Critics on Ghazali’s Objections Regarding Knowledge of Particulars by God  
   
Authors Baharnejad Zakrya ,Sanobari Narges
Abstract    The problem of divine knowledge with respect to particulars is one of the three issues that on Abu Hamed alGhazâlî`s opinion is denied by philosophers. Philosophes are accused of heresy by Ghazali on the issue of knowledge of particular by God. In this article, it is attempted to examine alGhazâlî’s view on God`s knowledge of particulars and his allegations that philosophers have denied that God knows particulars. The method in this paper is analytical and descriptive, and the purpose in writing this article is to explain Sayyed Jalaluddin Ashtiani’s criticisms regarding alGhazali’s criticisms and arguments. The authors conclude in their studies that, contrary to Ghazali’s opinion, Islamic scholars do not in any way deny that God does not have knowledge of particulars, rather they, like theologians, hold that God knows both universal and particulars, in detail. The difference that philosophers have with theologians is that according to philosophers, God`s knowledge belongs to the particulars through knowing their causes, in the sense that f God`s knowledge of particulars is universal and unchanged.
Keywords
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved