|
|
اثربخشی مقابلهدرمانگری بر خودمهارگری و hba1c بیماران زن دیابتی نوع 2
|
|
|
|
|
نویسنده
|
شجری فرزانه ,آقا یوسفی علیرضا ,آگاه هریس مژگان
|
منبع
|
روانشناسي سلامت - 1400 - دوره : 10 - شماره : 2 - صفحه:71 -84
|
چکیده
|
مقدمه: دیابت یکی از بیماریهای شایع در جهان می باشد که نهتنها هزینه های زیادی را برای جوامع مختلف به همراه دارد، تاثیرات روانی بسزایی نیز بر جای می گذارد. هدف این پژوهش، تعیین تاثیر مداخله مقابله درمانگری بر خودمهارگری و hba1c بیماران زن دیابتی نوع 2 بود. روش: این مطالعه یک طرح نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری مطالعه حاضر، شامل کلیه بیماران زن دیابتی مراجعهکننده به آزمایشگاه طبی رسالت تهران بودند. نمونه پژوهش شامل 23 فرد مبتلا به دیابت بود که از میان مراجعهکنندگان بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند. برای جمع آوری داده ها قبل و بعد از اجرای پروتکل از مقیاس خودمهارگری تانجی و آزمایش قند خون سهماهه hba1c استفاده گردید. مداخله مبتنی بر مقابله درمانگری طی 8 جلسه در گروه آزمایش اجرا گردید و گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت ننمود. یافتهها: نتایج تحلیل واریانس مکرر نشان داد که مداخله مقابلهدرمانگری بر کاهش میزان hba1c موثر بوده است (p<0.05)، اما اثری بر میزان خودمهارگری نداشته است. نتیجهگیری: با توجه به یافته های پژوهش، میتوان گفت مقابله درمانگری می تواند روش موثری در کاهش نشانگر زیستی (hba1c) بیماران زن دیابتی باشد؛ بنابراین پیشنهاد می گردد که این مداخله در بیماران دیابتی به کار گرفته شود.
|
کلیدواژه
|
مقابلهدرمانگری، خودمهارگری، hba1c
|
آدرس
|
دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه, گروه روانشناسی, ایران, دانشگاه پیام نور, گروه روانشناسی, ایران. دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه, گروه روانشناسی, ایران, دانشگاه پیام نور, گروه روانشناسی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
agah.mojgan@yahoo.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
The Effectiveness of Coping Therapy on Self-Control and HbA1c among Female Patients with Type II Diabetes
|
|
|
Authors
|
Shajari Farzaneh ,Aghayousefi Alireza ,Agah heris Mojgan
|
Abstract
|
Objective: Diabetes is one of the most common diseases in the world that not only costs a lot for different societies, it also has significant psychological effects. The aim of this study was to determine the effects of coping therapy on selfcontrol and HbA1c among female patients with type II diabetic. Method: This study was a semiexperimental study with a pretest, posttest, and followup design with a control group. The statistical population of this study included all diabetic female patients who have been referred to Resalat Medical Laboratory in Tehran. Subjects were screened using inclusion and exclusion criteria. The sample of this research was 23 persons, who had diabetes and were randomly divided into experimental and control groups. Data were collected using Tangney’s SelfControl Scale (SCS) and ThreeMonth Blood Glucose Test HbA1c before and after protocol implementation. Coping Therapy was conducted during 8 sessions in the experimental group while the control group did not receive any treatment. Findings: The results of repeated measures analysis of variance showed that the intervention of the Coping Therapy was effective in decreasing HbA1c level (P <0.05), but it did not affect selfcontrol. Conclusion: According to the research findings, Coping Therapy is an effective method to reduce HbA1c levels in diabetic female patients biomarkers (HbA1c) in female diabetic patients. Therefore, it is suggesting to be used this intervention in diabetic patients.
|
Keywords
|
HbA1c
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|