مقایسه سلامت عمومی و اختلال خوردن در فرزندان دختر خانواده‌های طلاق رسمی، طلاق عاطفی و همتایان عادی

مقدمه: طلاق و جدایی والدین زمینه ساز مشکلات عدیده‌ای است که از جمله آن ها اختلال در کارکردهای خانواده می‌باشد. هدف پژوهش حاضر مقایسه‌ سلامت عمومی و اختلال خوردن در فرزندان دختر خانواده‌های طلاق رسمی، طلاق عاطفی و همتایان عادی است. روش‌کار: مطالعه حاضر توصیفی -مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش‌آموزان دختر مقطع متوسطه اول و دوم شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 بودند که از میان آن ها 209 نفر به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای انتخاب و در سه گروه فرزندان خانواده‌های طلاق عاطفی (50 نفر)، خانواده‌های طلاق رسمی (53 نفر) و خانواده‌های عادی (106 نفر) قرار گرفتند. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه سلامت عمومی (general health questionnaire) ،سیاهه اختلال خوردن ( the eating disorder inventory-edi) جمع آوری شد. روایی محتوا و پایایی به روش آلفای کرونباخ ابزار ها اندازه گیری شد. داده های جمع آوری شده با نرم افزار اس پی اس اس نسخه 22 تحلیل شد.  یافته‌ها: میانگین نمره کل پرسشنامه سلامت عمومی در سه گروه به ترتیب برابر 33.4، 30.4 و 27.6 است که نشان می دهد فرزندان دختر با والدین دچار طلاق عاطفی از سلامت عمومی کمتری برخوردارند. میانگین نمره کل اختلال خوردن در سه گروه به ترتیب برابر 71.1، 66.5 و 56 است که فرزندان دختر با والدین دچار طلاق عاطفی بیشتر است. نتیجه‌گیری:  فرزندان دختر با والدین دچار طلاق عاطفی از سلامت عمومی کمتری برخوردارند. اختلال خوردن در فرزندان دختر با والدین طلاق عاطفی بیشتر است. لذا پیشنهاد می شود متخصصان سلامت با اقدام به موقع پس از طلاق از مشکلات سلامتی و رفتاری فرزندان طلاق پیشگیری نمایند. 

comparison of general health and eating disorders in daughters of formal divorce, emotional divorce and normal counterparts

introduction: divorce and separation from parents can cause many problems, including impaired family functioning. the purpose of the present study was to compare the general health and eating disorders in the offspring of girls of formal divorce, emotional divorce and normal counterparts.methods: this study was a descriptive-comparative study. the statistical population of the study consisted of all students of first and second grade high school girl students in tehran in the academic year of 1396-1977 among whom 209 were selected through cluster sampling and were divided into three groups of children of emotional divorce families (50 persons) and formal divorce (n=53) and normal families (n=106). data were collected using the general health questionnaire, the eating disorder inventory (edi). content validity and cronbach’s alpha of instruments were measured. data were analyzed by spss. 22.results: the mean score of the general health questionnaire in the three groups was 33.4, 30.4 and 27.6, respectively. the mean score of total eating disorder in the three groups was 71.1, 66.5 and 56, respectively, which is higher for girls with parents with emotional divorces.conclusions: the group of girls with divorced parents has less general health. eating disorder is more common in the group of girls with parents with emotional divorces. therefore, it is suggested that health professionals act in a timely manner after divorce to prevent the health and behavioral problems of their children.