همبستگی عوامل تسهیل‌کننده و بازدارنده با میزان مشارکت در فعالیت‌های ورزشی دانشجویان دختر دانشگاه علوم پزشکی کرمان

مقدمه: یکی از مهم ترین دستاوردهای جامعه ایران فراهم نمودن زمینه های مختلف ورزشی برای زنان کشور است. اما با وجود این هنوز جواب گوی ورزش برای بانوان و نیاز آن ها به فعالیت بدنی نمی باشد. هدف این پژوهش تعیین همبستگی عوامل تسهیل کننده و بازدارنده بر میزان مشارکت در فعالیت های ورزشی دانشجویان دختر دانشگاه علوم پزشکی کرمان می باشد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع توصیفیهمبستگی بوده که نمونه آماری شامل 310 دانشجوی دختر دانشگاه علوم پزشکی کرمان بودند که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها، از یک پرسشنامه دوبخشی عوامل تسهیل کننده و بازدارنده فعالیتهای ورزشی (facilitating and inhibiting factors on participation in sports activities questionnaire) استفاده شد که روایی صوری و محتوایی آن توسط 7 نفر از مدرسین مدیریت و برنامه ریزی ورزشی و جامعه شناسی تائید شد و پایایی به روش آلفای کرونباخ به دست آمد. جهت تحلیل داده ها نرم افزار آماری اس پس اس اس نسخه 16 استفاده شد. یافته ها: بین عوامل تسهیل کننده و مولفه های شخصی، روانشناختی، اجتماعی، مدیریتی، اقتصادی، اماکن و تجهیزات و میزان مشارکت در فعالیت های ورزشی همبستگی وجود دارد (p<0/05). بین عوامل بازدارنده و مولفه های مدیریتی و اماکن و تجهیزات با میزان مشارکت در فعالیت های ورزشی همبستگی معنی داری بود (p<0/05). ولی بین مولفه های شخصی، روانشناختی، اجتماعی و اقتصادی با میزان مشارکت در فعالیت های ورزشی همبستگی وجود نداشت. نتیجه گیری: نتایج حاکی از اهمیت مولفه های مدیریتی و اماکن و تجهیزات ورزشی برای مشارکت ورزشی دختران دانشجو دارد. ایجاد اماکن و تجهیزات ورزشی و تفریحی متنوع و مناسب و نیز فراهم کردن فضای نشاط آور و انگیزاننده، می توانند عوامل موثری برای مشارکت ورزشی دانشجویان دختر باشند. پیشنهاد می شود مدیران و تصمیم گیران ورزش دانشجویی امکانات ورزشی مورد نیاز دانشجویان دختر را در یک فضای مطلوب و بانشاط فراهم کنند.

The correlation facilitating and inhibiting factors on participation in sports activities of female students in Kerman University of Medical Sciences

Introduction: One of the most important achievements of our society is to provide the various sport fields for women in the country. But it still does not meet the sport for women and their need for physical activity. The aim of this study was to determine the correlation of facilitating and inhibiting factors on participation in sports activities of female students in Kerman University of Medical Sciences. Materials Methods: In this descriptivecorrelation study, the population of study included all female students from Kerman University of Medical Sciences in the academic year 201213 (N=1550). A sample of 310 students was drawn through stratified random sampling. In order to collect data from twopart questionnaires: ldquo;Facilitating and Inhibiting Factors on Participation in Sports Activities Questionnaire rdquo; was used. Face and content validity have been confirmed by 7 experts in planning and management of sport and sociology and reliability in a pilot study was for the facilitating factors 0.76 and for the inhibiting factors 0.79. Data was analyzed using SPSS/16. Findings: There were significant correlation between facilitator factors and personal, psychological, social, administrative, economic and facilityrelated components with participating in sports activities (P<0.05). There was a significant correlation between inhibitory factors and administrative and facilityrelated components with participating in sports activities (P<0.05). However, there were not significant correlation between personal, psychological, social, and economic components with participating in sports activities. Conclusion: The management and sport facilities and equipment factors are important for the participation of female students. Establishing appropriate, diverse facilities for sports and recreation as well as providing an encouraging and delightful environment can contribute to sports participation among female students. It is recommended that managers and decision makers in student sport provide the sports facilities in a favorable environment and fresh for female students.