کُرد و کردستان در مجلات دوره پهلوی دوم

پژوهش حاضر با هدف دستیابی به تصویر گرد و کردستان در مجلات دوره پهلوی دوم، مختصات ویژگی های آن و نیز شیوه ها فنون و ابزارهایی که در بازنمایی کردها در مجلات این دوره به کار رفته انجام شده است. جامعه آماری ،پژوهش مجلات فارسی زبان ایرانی این دوره از اول فروردین 1320 تا اول فروردین (1358 است و جستجوی دادههای لازم نیز از طریق مراکز آرشیوی دیجیتال مانند noormags و ensani.ir انجام و پس از بازیابی پنج هزار و 240 رکورد مقالات غیر مرتبط حذف و کار تحقیق با 29 عنوان مقاله کاملاً . مرتبط با موضوع پژوهش و با استفاده از روش تحلیل گفتمان ( لاکلوو موف) آغاز شد علاوه بر ،توصیف کار تحلیل متن و فرامتن در مورد هر یک از مقالات با استخراج دالهای ،مرکزی ابژه های ،محوری گره گاه ها سطوح توصیف واژگان مثبت یا منفی مشخص کردن مقوله قطب بندی غیریت (سازی در ارتباط با گرد و ،کردستان، انجام شد. همچنین پیش فرضها و نیز دلالتهای ضمنی در هر کدام از ،مقالات نوشته ها و مطالب استخراج و نشانه گذاری شد. یافتههای تحقیق نشان میدهد که تصویرسازی از گرد و کردستان در مجلات دوره پهلوی دوم متاثر از قطب بندی هایی مانند خود دیگری، «مرکز حاشیه» و «سوژه ابژه» است و کردها همواره هویتی ثابت و از پیش تعریف شده دارند این تاکید بر مفهوم ثبات، تکنیک و بلکه تاکتیکی مهم و موثر در ساخت ایدئولوژیک سوژه کرد و دیگری بودگی اوست. تصویر غالب و پررنگ از کردها در این مجلات، تصویری موزه ای و توریستی از آنهاست؛ آدمهایی در اعماق تاریخ که نباید به آنها دست زد مبادا که از بکربودن بیفتند سایه این ایده باکرگی بر ساخت های مختلف هستی و کیستی سوژه کرد از زبان و لباس و پوشش او گرفته تا آداب ورسوم و آئین اش، گسترده شده .است کردها را بیشتر با لباسهای زیبا و گردشگرپسندشان می بینیم و با نگاه هایی کلیشه ای قالبی و نیز کشکولی جهان آنها و هستی شان در قالب صنایع دستی مثل جاجیم بافی و گیوه بافی و ... خلاصه می.شود آنها هر چه بیشتر اسطوره ای تر به تصویر کشیده شده اند. و لاجرم نیز «دست نیافتنی تر شده.اند اهمیت این سوژه به بودش در تاریخ است و کمتر سخنی از شرایط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی روز کردها در میان است. همچنین یافته های پژوهش نشان می دهد که نگاه به کردها در این مجلات اساساً از دید خدمتی است که به ایران انجام میدهند؛ به هر میزان که این خدمات بیشتر ،باشد بازنمایی کردها هم پررنگ و رنگین تر بوده است و البته بالعکس گردها در مجلات این دوره از دریچه یک نگاه پان ایرانیستی به تصویر کشیده می شوند لذا همیشه از توصیفاتی مانند تیره ای از دودمان ایرانی» ،«میهن پرست»، «دلاور»، «پایدار»، وفادار به میهن»، «مقاوم در برابر تاخت و تاز اقوام مهاجم»، «سلحشور»، چابک» «سوار» ،«متهور» ،«اصیل»، «حافظ اصالت»، «مهمان نواز»، «از خود گذشته برای آنها استفاده می.شود همچنین در این نوشته ها، چهره ها، مشاهیر و شخصیتهای معروف ،گرد در قالب تصویری صرفاً شرح حال گونه از زندگیشان مشتمل بر اطلاعاتی درباره سال تولد و وفات و فرزندانشان رویت پذیر میشوند در بازنمایی گردها همواره از فنونی مانند کلیشه سازی تعمیم ،گرایی کلیت گرایی لحاظ نکردن تفاوتهای فرهنگی و در واقع بی توجهی به آنها اسطوره سازی عجیب ،نمایی بدیهی سازی و طبیعی جلوه دادن وضعیتی که در آن هستند، بهره گرفته شده است.

kurd and kurdistan in the magazines of the second pahlavi period

the primary objective of this study is to compare the cognitive effects of a message on the audience in three formats: video, text, and multimedia. using quota sampling, we selected 204 participants, including 102 men and 102 women, across different age groups (young, middle-aged, and elderly). each participant completed a questionnaire divided into two sections, one focusing on knowledge and the other on emotion, immediately after receiving the message.the research findings across all three formats consistently indicate that women experienced higher levels of emotional arousal compared to men when exposed to media messages. additionally, in terms of knowledge transfer, women consistently outperformed men in all sample groups. regarding sensory affectivity, encompassing five negative emotions—anger, fear, anxiety, hatred, and pity—the arousal of hatred was consistently higher in all three formats.the results also demonstrated significant correlations between the age group variable and sensitivity levels, as well as between the gender variable and sensitivity levels. notably, parents were more affected by the messages compared to non-parents. however, there was no significant correlation between sensory and cognitive affectivity and the video format. interestingly, in both knowledge transfer and emotional motivation, the video format demonstrated the most significant impact compared to the other two formats.&