ارتباط بین کودک و رسانه تلویزیون از دیدگاه روان‌شناختی و اجتماعی

در قرن بیستم؛ حوزه ارتباطات و تکنولوژی های وابسته به آن مانند بسیاری از حوزه‌های دیگر دستخوش تغییر و تحولات گسترده‌ای شده است. در سالهای اخیر محققان صحبت از انفجار اطلاعات، انقلاب تکنولوژی ارتباطی و یا عصر رسانه‌های الکترونیک سخن به‌میان می‌آورند. در میان رسانه‌ها، تلویزیون همواره به عنوان یکی از مهمترین رسانه‌ها مطرح بوده است. شتابزدگی ناشی از اهمیت تاثیر تلویزیون در زندگی کودکان، همواره همراه با شتابزدگی مشابه از ترس و نگرانی‌های والدین از این رسانه و تاثیرات منفی آن بر زندگی کودکان است. این مسئله، یک موضوع و یک دغدغه بحث‌برانگیز است. پژوهش حاضر در تلاش است با غلبه بر اختلاف نظرهایی که در این زمینه وجود دارد و از دیدگاه روان‌شناسی و اجتماعی تاثیر رسانه تلویزیون را بر مخاطبان اصلی خود یعنی کودکان بررسی نماید. یافته‌های نظری بدست آمده از پژوهش حاضر، نگرش شکاکانه نسبت به رابطه کودک تلویزیون را تقویت می‌کند و بنابراین ترس‌ها و نگرانی‌ها را توجیه می‌نماید. این پژوهش ماهیتی توصیفی تحلیلی دارد و به روش کتابخانه‌ای صورت گرفته است. سهم عملی این پژوهش، پیشنهاد راه‌حل‌های مناسب به والدین جهت مدیریت بهتر رابطه کودک تلویزیون خواهد بود.

The relationship between the child and television media from the psychological and social point of view

In the twentieth century, the field of communications and its related technologies has undergone many changes, as in many other areas. In recent years, researchers have been talking about information bursts, the technology revolution, or the era of electronic media. Among the media, TV has always been one of the most important media.The speeding up of the importance of television in the lives of children is always accompanied by the same pace of fear and concern from parents about the media and its negative effects on the lives of children. This is an issue and a controversial concern. The present research seeks to overcome the differences of opinion in this field and, from a psychological and social point of view, examine the impact of media television on its main audience, the children. The theoretical findings from this study reinforce the skepticism about the relationship between the TV child and justify fears and fears. The theoretical findings from this study reinforce the skepticism about the relationship between the TV child and justify fears and fears. The practical contribution of this research is to propose appropriate solutions to parents in order to better manage the health of the child.