اقتصاد سیاسی ضرورت جنگافروزی در تمدنهای ناسازگار و تعیین استراتژی مقابله در جهان اسلام
|
|
|
|
|
نویسنده
|
شهنازی روح اله
|
منبع
|
مجلس و راهبرد - 1395 - دوره : 23 - شماره : 88 - صفحه:35 -68
|
|
|
چکیده
|
سیاست خارجی و نظامی آمریکا در سالهای اخیر به نظر همراه با تضاد و تناقض است. از جهتی خود را ضد تروریسم نشان میدهد و از جهت دیگر براساس اسنادی کمک زیادی به تروریستهایی چون داعش و القاعده کرده است. بنابراین سوال اساسی این پژوهش این است که محوریت روابط بینالملل آمریکا پس از جنگ سرد چیست؟ پاسخ به این سوال و شناسایی تضاد رفتاری آمریکا حکایت از تئوری مبنایی و پشتوانه نظری آمریکا در خلق تروریسم و جنگ در جهان دارد. تئوریای که براساس آن دیگر در رفتار آمریکا تناقض دیده نمیشود و رفتار به نظر همراه با دوگانگی آن، کاملاً واحد و در یک راستاست. در این مقاله به این تئوری عنوان «ضرورت جنگافروزی در تمدنهای ناسازگار» داده شده است. این تئوری دو پایه دارد که شامل پایه اقتصادی، مجتمعهای نظامی ـ صنعتی آمریکا و پایه سیاسی، تئوری برخورد تمدنهای هانتینگتون است. ازاینرو، این مقاله ادعا میکند تئوری محرمانه اقتصادی و سیاسی فعالیتهای آمریکا در حوزه روابط بینالملل، «خلق و حفظ دشمن مجازی و ایجاد جنگ دائمی در جهان اسلام است». روش تحقیق مقاله تحلیل اسنادی و علی است. به عبارتی جهت ارائه تاییدهایی برای فرضیه ارائه شده از سه دسته شواهد استفاده شده است: اول شواهد مدون از راهبرد امنیت ملی آمریکا، دوم شواهد تجربی تحلیل میزان درگیریهای تروریستی صورت گرفته در کشورهای خاورمیانه قبل و بعد از فروپاشی شوروی و مقایسه تغییرات آنها، سوم تحلیل ارتباط علی میان مخارج نظامی آمریکا و مخارج نظامی کشورهای خاورمیانه و همچنین تحلیل علی میان مخارج نظامی کشورهای خاورمیانه و درگیریهای داخلی در این کشورها. نتیجه هر سه دسته شواهد موید نظریه مطرح شده در مقاله است.
|
کلیدواژه
|
اقتصاد سیاسی، مجتمعهای نظامی ـ صنعتی، نظریه برخورد تمدنها، آمریکا، جهان اسلام
|
آدرس
|
دانشگاه شیراز, دانشکده اقتصاد مدیریت و علوم اجتماعی, بخش اقتصاد, ایران
|
پست الکترونیکی
|
rshahnazi@shirazu.ac.ir
|
|
|
|
|