مطالعۀ عوامل جامعه‌شناختی موثر بر تعارض اجتماعی بین کارگران و کارفرمایان

تعارض، امری طبیعی و جزء خصیصۀ همۀ سازمان‌های اجتماعی است. سازمان‌های دولتی و غیردولتی، همیشه با مسالۀ تعارض اجتماعی بین نیروهای انسانی (مدیر-کارکنان) در سطح ستادی و صف، مواجه هستند. در تعاونی و شرکت‌ها نیز این امر به دلایل گوناگونی رخ می‌دهد. بر این اساس، پژوهش پیش رو بر آن است که عوامل جامعه‌شناختی موثر بر بروز تعارض اجتماعی مابین کارگر-کارفرما را مورد بررسی قرار دهد. روش پژوهش از نوع کمی (پیمایش) است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران تعداد 384 نفر است که به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای تصادفی انتخاب شدند. جهت رتبه‌بندی شاخص‌ها از آزمون ناپارامتریک فریدمن استفاده شد. یافته‌های توصیفی نشان می‌دهد که میانگین سنی پاسخگویان، 38.57 سال، 25 درصد از پاسخگویان زن و 75 درصد مرد، 92.7 درصد سابقۀ بیمه و 7.3 درصد فاقد بیمه هستند. نتایج حاصل از آزمون فریدمن گویای این است که از بین عوامل روانی (بی‌انگیزگی کاری، خلق‌تنگی طرفین و استرس داشتن در حین انجام ‌وظیفه و زودرنج بودن در هنگام بروز مشکل)، در بعد عوامل فردی (نداشتن مهارت ارتباطی، فقدان تعامل مناسب کارگر-کارفرما، تعلل کاری بیش ‌از حد)، در بعد عوامل شغلی (زیاد بودن حجم کار و زمان کم برای انجام آن، ترک مدام کار از سوی کارگر و کار تکراری و یکنواخت)، در بعد عوامل اقتصادی (عدم کفاف حقوق پرداختی در رفع مشکلات شخصی و زندگی، نبود تشویق و پاداش متناسب با عملکرد نیروی انسانی، عدم پرداخت مزایا و پاداش در روزهای خاص)، در بعد عامل محیطی (نبود نظم و انضباط محیطی، رعایت نکردن ایمنی کار، محیط مرطوب)، در بعد عامل سازمانی (عدم قرارداد کاری، تسویه‌ حساب‌های پیش از موعد، قراردادهای کوتاه‌ مدت)، در بعد عامل فرهنگی (بی‌توجهی به واجبات دینی، کم‌توجهی به ارزش‌های اسلامی و اجتماعی)، در بعد عامل اجتماعی (عدم احساس حمایت گروهی، رعایت نکردن شئون اجتماعی، اعتماد کم بین همکاران) در بروز تعارض اجتماعی بین کارگر-کارفرما بیشترین نقش و تاثیر را داشته‌اند.

the study of sociological factors affecting social differences between workers and employers

conflict is natural and a characteristic of all social organizations. in governmental and non-governmental organizations, they are always faced with the problem of differences between human resources (managers-employees) at the headquarters and line levels. this happens in cooperatives and companies for various reasons. based on this, the leading research aims to investigate the sociological factors affecting the occurrence of our differences between the worker and the employer. the research method is quantitative (survey). the sample size is based on cochran’s formula and 384 people have been selected by random cluster sampling. friedman’s non-parametric test has been used to rank the indicators. descriptive findings show that the average age of respondents is 38.57 years, 25% of respondents are female and 75% are male, 92.7% have insurance history and 7.3% are uninsured. the results of friedman’s test show that among the psychological factors (lack of motivation at work, stress on the part of the parties and being stressed while doing the job and being quick-tempered when problems arise), in the dimension of individual factors (lack of communication skills, lack of proper employee-employer interaction, excessive work procrastination), in terms of occupational factors (a large amount of work and little time to do it, constant abandonment of work by the worker and repetitive and monotonous work), in terms of economic factors (insufficient salary to solve personal and life problems, lack of incentives and rewards commensurate with the performance of human resources, non-payment of benefits and bonuses on certain days), in the environmental factor dimension (lack of environmental order and discipline, not observing work safety, wet environment), in the organizational factor dimension (lack of work contract, settlements prematurely, short-term contracts), in the aspect of cultural factors (ignorance of religious duties, lack of attention to islamic and social values), in the aspect of social factors (lack of feeling of group support, not observing social affairs, low trust between colleagues) in the occurrence of differences among the worker-employer has had the greatest role and influence.