|
|
تاملی در نقد روایت با رویکرد منطق مکالمهای و چندآوایی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
رامیننیا مریم
|
منبع
|
ادبيات پارسي معاصر - 1393 - دوره : 4 - شماره : 4 - صفحه:143 -164
|
چکیده
|
پس از ترجمة آثار باختین در ایران و استقبال روزافزون از نظریة منطق مکالمه و چندآوایی او، دیده میشود که متون ادبی کلاسیک و معاصر با رویکرد باختینی بررسی میشوند. در مواردی، کلیگویی و سادهانگاری این نظریه در تحلیل روایت، باعث شده است که زوایا و ژرفای نظریة باختین بهدرستی نمایانده نشود و تحلیل روایت در بیشتر موارد، به نقدی توصیفی یا برجستهکردن موارد صوری فروکاسته شود.در این نوشتار، نگارنده کوشیده است شیوة تحلیل و تطبیق مولفههای اساسی نظریة چندآوایی را در متن روایی بازنگری کند. به این منظور، داستان «بیدارکردن ابلیس معاویه را» از مثنوی معنوی و داستان روی ماه خداوند را ببوس از مصطفی مستور (نمونههایی از دو متن روایی کلاسیک و معاصر) انتخاب شدهاند و رمان برادران کارامازوف داستایفسکی بهمنزلة متن مرجع در نظر گرفته شده است. پژوهش بر اساس شیوة یافتن تقابلهای دوگانه، که از نقد ساختارگرایی وام گرفته شده است، و شیوة همزیستی آواهای متضاد در متن، که عنصر غالب در نظریة چندآوایی باختین است، انجام شده است. نتیجة اجمالی نشان میدهد که تحلیل روایت باید بر اساس اصل پذیرش و کنش دوسویة مفاهیم متقابل و همزیستی آنها در متن باشد. بنابراین، همة تکنیکهای روایت از حضور «غیر» گرفته تا کارناوالیزهکردن، طنز، تعدد راوی و زاویة دید و نقل قول مستقیم، باید پذیرش آوای غیر را به اجرا گذارند. بر اساس این، روی ماه خداوند را ببوس به علت یکپارچگی با آوای مخالف و نبود کنش دوسویة آواهای متقابل تکآوا و داستان بیدارکردن ابلیس معاویه را به علت نبود پاسخ قطعی به آوای مخالف و همزیستی نسبی آواها، دوصدایی است.
|
کلیدواژه
|
تحلیل روایت ,منطق گفتوگویی ,چندآوایی ,بیدارکردن ابلیس معاویه را ,روی ماه خداوند را ببوس ,برادران کارامازوف
|
آدرس
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|