|
|
نیما یوشیج: توازی شعر و داستان و نمایش در تئوری و سرایش
|
|
|
|
|
نویسنده
|
مطوری سارا ,صدیقی مصطفی
|
منبع
|
ادبيات پارسي معاصر - 1393 - دوره : 4 - شماره : 2 - صفحه:177 -200
|
چکیده
|
هر اثر نمایشی هستی و بنیان خویش را بر عناصری بنا مینهد که شدت و ضعف هر یک از این عناصر ـ صرف نظر از تاثیر در مانایی و ماندگاری ـ اثر را در آمد و شدی هنری، میان داستان و نمایش شناور میسازند. این عناصر شامل شخصیت، زمان و مکان، گفتوگو، و... هستند. نیما یوشیج، در پی گذار از مولفههای سنت در شعر گذشته، عناصر نمایشی ـ داستانی را برای گسترش و وسعتبخشیدن به دامنۀ توصیفی شعر و جولان اندیشۀ شاعر، به ساحت شعر وارد کرد. وی در تداوم همین راه «افسانه» را، که نمودار نگرش نوینی در عرصۀ ادبیات بود، سرود. این پژوهش در آغاز به بازخوانی و استخراج نظریههای نیما یوشیج دربارۀ چیستی و چگونگی حضور عناصر نمایشی ـ داستانی در شعر، در آثار منثور نیما، میپردازد. آنگاه همة موارد یادشده به صورت عملی در مجموعهاشعار نیما جستوجو و بررسی و تبیین میشود، تا از این رهگذر میزان و چگونگی به کارگیری این عناصر در اشعار او نشان داده شود. بر اساس آمار به دست آمده از اشعار نیما میزان به کارگیری عناصر نمایشی در این شعرها، به طور تقریبی از این قرار است: طرح 68 درصد، شخصیت 5/46 درصد، گفتوگو 50 درصد، زمان 57 درصد، و مکان 57 درصد. بر همین اساس میتوان گفت همۀ اشعار نیما از تئوریهای او پیروی نمیکنند.
|
کلیدواژه
|
نیما یوشیج ,شعر نو ,طرح ,شخصیتپردازی ,گفتوگو ,زمان و مکان
|
آدرس
|
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی, کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی, ایران, دانشگاه هرمزگان, استادیار و عضو هیئت علمی دانشگاه هرمزگان, ایران
|
پست الکترونیکی
|
navisa_man@yahoo.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|