از شخصیت درختی تا شخصیت ریزومی تبیین تفاوتهای شخصیتهای داستانهای کلاسیک، مدرن و پسامدرن
|
|
|
|
|
نویسنده
|
رئیسی محمدریاض ,محمودی محمدعلی ,اویسی کهخا عبداله
|
منبع
|
ادبيات پارسي معاصر - 1398 - دوره : 9 - شماره : 2 - صفحه:155 -179
|
چکیده
|
شخصیت داستانی در تعیین و تبیین تفاوتهای داستانهای کلاسیک، مدرن و پسامدرن نقش برجستهای دارد. داستان کلاسیک قهرمان محور و دارای شخصیتهایی مقتدر و متمرکز است که داستان حول آن شخصیتها میچرخد. در داستان مدرن با نوعی سوبژکتیویته مواجه هستیم و شخصیت، جهان را بین خود و دیگری تقسیم میکند اما در داستان پسامدرن شخصیت از مرکز به حاشیه رفته و تمایزی میان خود و دیگری قائل نیست. نقش هویت که در داستان مدرن برجسته بود در داستان پسامدرن کم رنگ شده و شخصیتها دچار «من پریشی» هستند. شخصیت پسامدرن در حال سیلان، لغزندگی، هویت پریشی و گسست از قالبهای ذهنی، زبانی و اجتماعی است. دلوز و گتاری دو اصطلاح «درخت» و «ریزوم» را وضع کردند و منظور از این اصطلاحات، دو نوع شیوۀ تفکر و اندیشه است. از نظر آنها رویکرد درختی، عمودی، متمرکز و دارای سلسلهمراتب از پیش مشخص است؛ اما رویکرد ریزومی افقی و کوچ گرایانه است و تابع هیچ اقتداری نیست. تفکر درختی نشاندهندۀ فلسفه «بودن» و رکود، امّا تفکّر ریزومی نشاندهندۀ فلسفه «شدن»، تفاوت، سیلان و ارتباط شبکهای است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که شخصیتها در داستان کلاسیک و مدرن – با همۀ تفاوتهایی که باهم دارند مبتنی بر رویکرد درختی امّا در داستان پسامدرن مبتنی بر رویکرد ریزومی هستند.
|
کلیدواژه
|
شخصیت، درخت، ریزوم، کلاسیک، مدرن، پسامدرن
|
آدرس
|
دانشگاه سیستان و بلوچستان, ایران, دانشگاه سیستان و بلوچستان, ایران, دانشگاه سیستان و بلوچستان, گروه زبان و ادبیات فارسی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
abdolalioveisi@yahoo.com
|
|
|
|
|