>
Fa   |   Ar   |   En
   معشوق ایده آل، معشوق - مادر (بررسی لکانی عشق در شعر «بر سرمای درونِ» احمد شاملو)  
   
نویسنده مرادی نرگس ,تسلیمی علی ,خزانه دارلو محمد علی
منبع ادبيات پارسي معاصر - 1397 - دوره : 8 - شماره : 1 - صفحه:207 -232
چکیده    مقاله حاضر، مفهوم عشق را مطابق با مدل نظری لکان در شعر «بر سرمایِ درون» سروده احمد شاملو بررسی می‌کند. لکان، علاوه بر دو ساحت «نمادین» و «خیالی» که پیش از او فروید بدان پرداخته بود، ساحت جدیدی می‌افزاید که همان امر«واقع» است. ازنظر او عشق، متعلق به امر واقع است و ما تنها قادریم عشق را در ساحت نمادین تجربه کنیم؛ بنابراین تجربه ما از عشق، تجربه‌ای ناقص است؛ چراکه ما در امر نمادین دچار فقدان هستیم. لکان از دیگر سو «دیگری بزرگ» را نیز وارد این نظریه می‌کند؛ بدین معنا که ما در عشق به یک معشوق واقعی، هم‌زمان در ورای او به چیزی بزرگ‌تر عشق می‌ورزیم. چیزی که غیرممکن می‌نماید و همواره از دالی به دال دیگر درحرکت است، بدون آنکه به مدلول مشخصی برسد. در این شعر، شاملو میل به مادر را که میل به محارم است به خاطر ترس از «اختگی»، سرکوب می‌کند و به ناخودآگاه می‌فرستد؛ اما این میل هیچ‌گاه او را رها نمی‌سازد. بنابراین از فرایند «جابجایی» استفاده می‌کند. میل به مادر را متعالی و تلطیف (تصعید) می‌کند و ابژه دیگری کوچک «معشوق» را جایگزین معشوقمادر در امر خیالی می‌کند. سوژه/ شاعر می‌خواهد در این رابطه عاشقانه، نقش و جایگاه معشوق را داشته باشد و آزاد و بی‌قید و رها باشد. عشقی از نوع «اکیپ» که محبتی یک‌سویه، مراقبت گونه، نارسیسی و به سود خویش است؛ ترکیبی از «اِروس» و «اِستورگ». سوژه/ شاعر، دسترس‌ناپذیری معشوق گمشده را نمی‌پذیرد تا به ساحت نمادین و سمبولیک لکانی وارد شود. پناه بردن سوژه به عشق به‌نوعی پشت پا زدن به «قانون پدر»، اجتماع و جهان سمبولیک لکانی است. او دنیای پر از تنهایی و انزوا را برمی‌گزیند و در این راه خواننده را با خود همراه می‌کند و اشتیاق و آرزو را در او نیز برمی‌انگیزد.
کلیدواژه عشق، لکان، شاملو، «بر سرمای درون»، معشوق
آدرس دانشگاه گیلان, ایران, دانشگاه گیلان, ایران, دانشگاه گیلان, ایران
پست الکترونیکی khazaneh@guilan.ac.ir
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved