|
|
بررسی استعاره، اسطوره و نماد در رمان «رودوارهای» ژانکریستف
|
|
|
|
|
نویسنده
|
ناصحی زهره ,درپا مریم
|
منبع
|
مطالعات زبان و ترجمه - 1389 - دوره : 42 - شماره : 2 - صفحه:101 -117
|
چکیده
|
بین سالهای 1890 تا 1904، پس از جریانهای ادبی واقعگرایی و طبیعتگرایی، نویسندگان درصدد ایجاد نوع جدیدی از رمان بودند. سرانجام رومن رولان (1944-1866)، در سال 1904، با خلق رمان ژانکریستف نوع جدیدی از رمان تحت عنوان رمان رودوارهای را وارد عرصه ادبیات فرانسه کرد. رمان رودواره ای به نوعی از رمان گفته می شود که بسیار طولانی و شامل چندین جلد باشد. رولان در نگارش این رمان بلند از حیث زیباییشناسی بسیار متاثر از رمان بلند جنگ و صلح، شاهکار لیون تولستوی، نویسنده روس، بوده است. از طرفی انتخاب اصطلاح رمان رودوارهای از جانب رولان بدون دلیل نبودهاست. او در این رمان از تصویر رودخانه بهره فراوان برده و به زیبایی از آن در چندین مفهوم استعاری استفاده کرده و کاربرد این اصطلاح را توجیه کردهاست. به علاوه در آخرین صحنه رمان، در هنگام مرگ ژانکریستف، از اسطوره سنکریستف (کریستف مقدس) و کهنالگوی گذر از آب نیز بهره بردهاست. بنابراین به این نوع رمان نمی توان تنها از منظر نوع ادبی نگریست. مطالعه حاضر بر آن است تا ازسه دیدگاه اثر رومن رولان را بررسی نماید: رمان رودوارهای به عنوان یک نوع ادبی، تصویر رود و معنای استعاری آن و نیز نقش اسطوره و نماد در رمان ژانکریستف
|
کلیدواژه
|
رومن رولان ,ژانکریستف تولستوی ,رمان رودواره ای ,استعاره ,اسطوره ,نماد
|
آدرس
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|