|
|
بازشناسی مفهوم قدرت در اندیشه فوکو
|
|
|
|
|
نویسنده
|
قادرزاده هیرش ,نوری هادی ,نعیمی عباس
|
منبع
|
غرب شناسي بنيادي - 1391 - دوره : 3 - شماره : 2 - صفحه:107 -127
|
چکیده
|
هدف اصلی مقاله حاضر بازشناسی نوع نگاه فوکو به مقوله قدرت و ماهیت آن است. او از آبشخورهای فکری اندیشمندانی چون هایدگر، فروید، مارکس، و بهخصوص نیچه بیشترین تاثیر را پذیرفته است. فوکو با بدیل روششناختی خود در قالب روشهای دیرینهشناسی و تبارشناسی و با مفاهیمی مانند گفتمان و اپیستمه، که بیش از همه محصول فکری خود اوست، تاثیری پردامنه در اغلب قلمروهای اندیشه و اندیشمندان همدوره و پس از خود بر جای گذاشت. مسیله اصلی در تبارشناسی این است که چگونه انسانها، با قرارگرفتن در درون شبکهای از روابط قدرت و دانش، به سوژه و ابژه تبدیل میشوند و روش دیرینهشناسی شیوه تحلیل تاریخی نظامهای فکری یا گفتار است. وی قدرت را منحصراً در اختیار شخص، گروه، و یا طبقهای نمیداند که آن را به صورت یکطرفه اعمال کنند. از نظر فوکو، قدرت چنین نیست که در دست حاکمان و در تملک شخصی آنان باشد، بلکه حالت رابطهای و شبکهای دارد که مانند سلسله اعصاب در جامعه پخش میشود. قدرت از نظر وی ماهیت نرمافزاری دارد و مشاهدهشدنی نیست. به باور فوکو، قدرت لزوماً با ابزار خشونتآمیز اعمال نمیشود بلکه یک سخنرانی، نوار کاست، کتاب، اندیشه، و نظایر آن میتوانند منابع قدرت باشند. این نمود از مظاهر قدرت، که در همه سطوح جامعه پخش شده است، اگر به وحدت برسد، چنان نیرویی بهوجود میآورد که هیچ ارتشی را یارای مقابله با آن نیست.
|
کلیدواژه
|
فوکو ,قدرت ,گفتمان ,تبارشناسی ,دیرینهشناسی ,Foucault ,power ,discourse ,genealogy ,Paleontology
|
آدرس
|
دانشگاه گیلان, ایران
|
پست الکترونیکی
|
abbas.naiemi@ymail.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|