|
|
انسانمحوری در گذار از فلسفه مدرن به پدیدارشناسی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
برندک فرهاد ,بابایی اقدم فریدون ,محمودزاده حسن
|
منبع
|
غرب شناسي بنيادي - 1400 - دوره : 12 - شماره : 2 - صفحه:1 -24
|
چکیده
|
پژوهش حاضر مسئله بازیابی انسان (مشخصاً انسانمحوری) را دارد. در اینجا تلاش مینماییم انسانمحوری را در گذار از فلسفه مدرن به پدیدارشناسی فهم نماییم. سعی ما در اینجا این است که این کار را با بررسی و تحلیل کیفی آثار و متون دست اول متفکران فلسفی مدرن و پدیدارشناسی (موردنظر) به انجام رسانیم. طبق یافتههای تحقیق، این گذار را میتوان ذیل «بازشناسی آگاهی» دنبال کرد. کانت با تاسی از بیکن و دکارت از شک شروع و طرح انسانی کردن علم را با حذف انسان انجام داد و هگل این قطعیت را با پدیدارشناسی روح و طرح دیالکتیکی خود با پیوند انسان و روح در سیر تاریخی به انجام میرساند. هوسرل که نامش با پدیدارشناسی مانوس است، با شعارِ «به خود چیزها برگردید» و ابزار اپوخه سعی در قطعیسازی شناخت داشته اما طرح زیستجهان را برای نسبیگراها به ارمغان آورد و اواخر عمر خود رویای فلسفه مانند علمِ متقّن را پایان رسیده تلقی میکند. هایدگر به عنوان مشهورترین شاگرد وی انسان را به صورت استعلائی در مرکز جهان قرار میدهد. گفتنیست که انسان همواره در جهان حضور دارد. باری، پژوهش حاضر رویکردهایی از انسانمحوری را تقویت مینماید که در آن انسان همیشه محور بوده و خواهد بود.
|
کلیدواژه
|
انسان، انسانمحوری، فلسفه غرب، مدرن، پدیدارشناسی
|
آدرس
|
دانشگاه تبریز, دانشکده برنامه ریزی و علوم محیطی, ایران, دانشگاه تبریز, دانشکده برنامه ریزی و علوم محیطی, ایران, دانشگاه تبریز, دانشکده برنامه ریزی و علوم محیطی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
mahmoudzadeh@tabrizu.ac.ir
|
|
|
|
|
|
|
|
|
anthropocentric in the transition from modern philosophy to phenomenology
|
|
|
Authors
|
barandak farhad ,babaei aghdam fereidoun ,mahmoudzadeh hassan
|
Abstract
|
the present study deals with the matter of human recognition (specifically anthropocentric). here we examine the term anthropocentric in the transition from modern philosophy to phenomenology. our attempt here is to do this with a qualitative analysis of the works and first-hand texts of modern philosophical and phenomenological thinkers. this transition can be followed by &recognition of consciousness&. with the influence of bacon and descartes, kant began with doubt, and with his transcendence he brought certainty and conciseness, and carried out the plan to humanize science by eliminating man. hegel makes this certainty with the phenomenology of the soul and his dialectical scheme with the connection of man and soul in the course of history. husserl, whose name is familiar with phenomenology, tries to establish certain science with the slogan &return to things but he brought the &lifeworld& to the relativists, and at the end of his life he considered the dream of philosophy as a certain science to be over. heidegger (transcendental) puts man at the center of the world. dasein is always present in the world. the present study reinforces human-centered approaches in which human beings have always been and will always be central.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|