|
|
بازخوانی حافظه و هویت در معماری یادمانی ایران
|
|
|
|
|
نویسنده
|
ملاصالحی حکمتالله
|
منبع
|
باغ نظر - 1394 - دوره : 12 - شماره : 34 - صفحه:69 -82
|
چکیده
|
نوشتار حاضر بر محور سه مفهوم کلیدی بازخوانی حافظه و هویت در معماری یادمانی ایران تدوین شده است. مفهوم بازخوانی در مباحث پیشرو نه به تصادف و نه از سر ذوق بلکه با اتکا به هدفی مشخص و با ابتنا به روششناسی و رویکردی معین گزیده شده و مورد بحث قرارگرفته است. هر اثر یادمانی در بستر جاری و شرایط تاریخی و مقتضیات و ملزومات فرهنگی، اجتماعی، اعتقادی، اقتصادی و سیاسی دورهای که در آن پدید میآمده برای گروههای اجتماعی و مردمانی که آن را پدید میآوردهاند در زمانه خود چونان واقعیتی زنده و فعّال بر صحنه تاریخ و فرهنگ و زندگی مردم آن جامعه حضور داشته، نقش خود را بر شانه میکشیده و ایفا میکرده است. تاثیر این بناهای یادمانی نیز بر روان و رفتار و اندیشه و خرد و خیال و ذوق و ذایقه گروههای اجتماعی و مردم جامعهای که با چنین آثاری همعصر بودهاند بلاواسطه بوده است. لیکن همان اثر یادمانی برای مردمان جامعه و تاریخ عصری که هزارههای بعد آن را به حضور دوباره فرا خواندهاند، موضوعیتی از جنس دیگر میپذیرفته که اصطلاحاً از آن به بازخوانی و بازاندیشی و بازنمایی تعبیر شده است. به سخن دیگر، آنچه برای مردمان یک دوره چونان واقعیتی زنده و زیستنی و خواندنی تجربه و زیسته میشده برای مردمان اعصار و ادوار بعدی که وارد سپهر دیگری از مناسبتها و رابطهها و مقتضیات و شرایط دیگر تاریخی میشدهاند هم بازخوانی میطلبیده هم بازنمایی از نوعی و از منظری دیگر. لکن نسبت ذوقی و زیباشناختی مشمول این قاعده نمیشود. زیبا همیشه زیباست و فراسوی زمان تاریخی ایستاده است. مصریان عهد باستان، هم طراحان هم معماران و مهندسان و آفرینندگان معماری یادمانی اهرام بودند هم آنکه نسبتی زنده و فعّال با آثارشان داشتند و در بستر جاری فرهنگ و زندگی خود، آنها را فعّال بر صحنه میدیدند و میزیستند. بر همین سیاق ایلامیانی (عیلامیان) که معبد چغازنبیل و ایرانیانی که معماری پرشکوه تخت جمشید و آتنیانی که معماری معبد پارتنون و مجموعههای پیرامون آن را روی آکروپولیس در قلب شهر آتن عهد پریکلس پدید آورده بودند، حضور زنده و فعّال آنها را بر صحنه فرهنگ وزندگی خویش احساس میکردند و میزیستند. آنچه بود خوانش بود و گفتمان زنده و نسبت و رابطه بلاواسطه. آنچه ما میکنیم بازخوانی و بازنمایی است از منظری دیگر. مصداق این نوع و نحوه رابطه زنده و فعّال را در حرمهای مطهر مسلمانان شیعه یا در اجرای مراسم حج و طواف مسلمانان برگرد کعبه به خوبی میتوان مشاهده کرد. نه معبد چغازنبیل دیگر آشیانه ایزدستان عیلامیان است، نه معبد پارتنون دیگر پرستشگاه الهه آتنا و نه تخت جمشید کانون فعّال امپراطوری هخامنشی. آنها یادمانهایی هستند که در دوره جدید بار دیگر به حضور فراخوانده شدهاند تا بازخوانی و بازاندیشی و بازنماییهای آرکیولوژیک شوند. البته از منظر «آرخه» و«لوگوس» دوره جدید،که مبادی و مبانی فکری و نظام معرفتیاش متفاوت از مبانی و مبادی فکری پدیدآورندگان چنین آثاری است. معماری یادمانی که در نوشتار حاضر کانون توجّه و بحث قرارگرفته به طور اخص و معماری به طور کلّی و اعم، یک پدیده چندوجهی و چندگون و چندکارکردی است که با جنبههای دیگر فرهنگ و زندگی و روان و رفتار و نحوه نگاه و نحوه بودن و نوع بیان و گفتمان و در یک کلام جهانبینی و هستیشناسی جوامع در ادوار مختلف سخت و استوار درهمتنیده است. لذا وقتی از معماری چونان نوعی زبان در گروه و چارچوب زبان فرهنگ مادّی سخن گفته میشود، به دنبال قواعد و دستور زبان خوانش یا بازخوانی و نشانهشناسی و تفسیر آن نیز باید رفت. هر بنای یادمانی طومار و متن مادی و کالبدیشدهای است که بر روی ما گشوده است. زمانی میتوان آن را خوانش و تفسیر کرد که با قواعد و دستور زبان خاص آن زبان و نحوه بیان و گفتمان آشنا باشیم.
|
کلیدواژه
|
Monumental architecture of Iran ,Identity ,Remind ,Associate ,Memory ,Rereading ,معماری یادمانی ایران ,هویت ,تذکّر ,تداعی ,حافظه ,بازخوانی
|
آدرس
|
دانشگاه تهران, دکتری باستانشناسی، دانشیار دانشگاه تهران, ایران
|
پست الکترونیکی
|
hekmat_mollasalehi@yahoo.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|