>
Fa   |   Ar   |   En
   جایگاه طبیعت در اشعار سهراب سپهری  
   
نویسنده قاضی زاده ندا
منبع باغ نظر - 1383 - دوره : 1 - شماره : 2 - صفحه:55 -68
چکیده    سپهری هر چه در کشف و شهود خود پیش می رود، طبیعت برای وی عظیم تر و بزرگتر می گردد چنانچه منظومه های پایانی وی پر است از تصویر های تازه، گرایش، ستایش، احترام و پر شدن از طبیعت.اما در شعرهای دوره اول، طبیعت بکلی غایب است. شاعری که بعدها می گوید صدای پر بلدرچین را،‌رنگ های شکم هوبره را، اثر پای بز کوهی را می شناسد و خوب می داند ریواس کجا می روید،‌ کبک کی می خواند،‌ باز کی می میرد در سراسر مجموعه خوابها حتی از یک پرنده یا گیاه نام نمی برد. تنها پرنده ای که در این مجموعه است مرغ افسانه و تنها گیاه گل نیلوفر است که آن هم گیاه واقعی نیست. او پله های عرفان را با گذر از طبیعت طی می کند. خدای او لای شب بوها است پای آن کاج بلند،‌ روی آکاهی آب،‌ روی قانون گیاه. از اینرو هر چه مراحل بالاتری از عرفان را طی می کند،‌ قداست طبیعت برای او بیشتر می گردد. تا جایی که طبیعت برای او آیه ای می گردد از پروردگار.
کلیدواژه سهراب سپهری، طبیعت، هشت کتاب، صدای پای آب، مسافر، عرفان، خدا
آدرس
 
   Nature in Sohrab Sepehri's Poems  
   
Authors Ghazizadeh Seyede Neda
Abstract    Sepehri,as an Iranian poet, has a great imagination about the Nature through his intutinon and inspirations. While,in his first poems, sepehri,has given less attention in to the nature his last poems are full of appreciation as wel as respect in to the nature. So, from his point of views,as he ascended his mystical path,nature trans formed to a Divinty verse.
Keywords
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved