بنمایههای کهن اسطوره ضحاک در ایران براساس نقوش روی مهر دوره عیلامی(هزاره سوم قبل از میلاد)
|
|
|
|
|
نویسنده
|
مصباح بیتا
|
منبع
|
باغ نظر - 1396 - دوره : 14 - شماره : 56 - صفحه:43 -56
|
چکیده
|
هنر ایران از دیر باز متضمن نقشهای ترکیبی فراوان از موجودات تخیلی بوده که در عین زیبایی به پشتوانه باورهای عمیقی شکل گرفته و بیان کننده اعتقادات آیینی، داستانها و اساطیر ایرانی بودهاند. درطی قرنها نه تنها خود نقشمایه بلکه بخش عمدهای از باورهای موثر در شکلگیری آن نقشمایه به این ترتیب دچار تغییرات متعددی شده است. شاهنامه فردوسی به عنوان مخزن بخش عمدهای از اساطیر ایران از اهمیت به سزایی برخوردار است. این نکته که داستانهای شاهنامه براساس متون کهن شکل گرفتهاند تقریباً مورد قبول اغلب محققان است. یکی از داستانهای بسیار تاثیرگذار شاهنامه داستان ضحاک یا انسان ماردوش است. براساس مدارک موجود انسان ماردوش موجودی است که از گذشتههای دور در باورهای مردم ایران شکل گرفته و نمونههای آن را میتوان بر روی سه مهر به دست آمده از شوش، تپه یحیی و تپه شهداد مشاهده کرد. این نقشمایه که توسط باستان شناسان در حدود 22002400 قبل از میلاد تاریخگذاری شده است در دو منطقه ایران و بینالنهرین دارای نقاط اشتراک فراوانی بوده است. تحقیق حاضر با استفاده از روش مطالعه اسنادی انجام شده است و با بررسی نقش کهن انسان ماردوش روی این سه مهر به بررسی ارتباط آنها با داستان ضحاک در شاهنامه میپردازد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که گونههایی از داستان انسان ماردوش در دوران کهن رایج بوده و در طول زمان با اساطیر دیگر تلفیق شده به داستان ضحاک ماردوش در شاهنامه تبدیل شده است. میتوان نشانههایی از خدایان جهانمردگان در بینالنهرین و همچنین اینشوشیناک، خدای عیلامی را در شخصیت انسان ماردوش پیدا کرد. ضحاک نیز با روایت دگرگون شدهای برخی این نشانههای کهن را با خود دارد : همچون خشم و خرابی، بدعهدی و فرمانروای مردگان بودن را.
|
کلیدواژه
|
انسان ماردوش، ضحاک، مهر، شاهنامه، بینالنهرین، اتانا
|
آدرس
|
دانشگاه سمنان, دانشکده هنر, گروه پژوهش هنر, ایران
|
پست الکترونیکی
|
bitamesbah@semnan.ac.ir
|
|
|
|
|