مکتب سقاخانه : نگاهی پسااستعماری یا شرقشناسانه؟
|
|
|
|
|
نویسنده
|
خورشیدیان رائیکا ,زاهدی حیدر
|
منبع
|
باغ نظر - 1396 - دوره : 14 - شماره : 53 - صفحه:41 -52
|
چکیده
|
بیان مسئله : آیا مکتب سقاخانه را میتوان متاثر از نظریه پسااستعماری دانست؛ آیا تقویتکننده سلطه شرقشناسانه است یا باید نگرش سومی را نسبت به آن یافت؟ هدف و روش تحقیق : هدف از تحقیق پیشرو به چالش کشیدن دو رویکرد پسااستعمارانه و شرقشناسانه به صورت توصیفیتحلیلی برای بررسی مکتب سقاخانه است. پیشنهاد پژوهش محصور نکردن مکتب سقاخانه در دو قطبی نظریه پسااستعماری یا شرقشناسانه و در نظرگرفتن مسایل خاص کشور ایران است. این پژوهش ابتدا خود مکتب سقاخانه و سپس جریانات هنری روز ایران، اروپا و آمریکا را بررسی میکند.نتیجهگیری : کتاب «شرقشناسی» ادوارد سعید، آغاز نظاممند رویکرد پسااستعماری و ترجمه فارسی «دوزخیان روی زمین» فرانتس فانون، هر دو متاخرتر از شکلگیری جریان سقاخانه هستند. به نظر میرسد نظریات پسااستعماری فانون و سعید در طبقهبندی هنر در جامعه ایران موثر بوده؛ حال آنکه آن نظریات علاوه بر اینکه متاخرتر از جریان سقاخانهاند، بر جوامع دیگری منطبق هستند که شرایط برابری با جامعه ایران نداشتند. به نظر نسبت دادن این مکتب هنری به گفتمان پسااستعماری، برگرفته از نگاهی شرقشناسانه است. بررسیهای تاریخی نشان میدهد سقاخانه بهعنوان جریانی پستمدرن همزمان با اتفاقات جهان هنری غرب شکل گرفت و البته داعیه ملی بودن داشت. مردم ایران خود را استعمارزده نمیدیدند تا بخواهند به این جایگاه اعتراض کنند. سقاخانه درصدد به تصویر کشیدن امری اگزوتیک به معنی شرقشناسانه آن نبود؛ ضمن اینکه حالوهوای معنوی این هنر که بر نامگذاری آن بیتاثیر نبوده، امری آشنا با مردمان ایران است. به نظر میرسد تحلیل آثار سقاخانه بیشتر متاثر از جریانات متاخر باشد؛ امری که میتوان آن را پرتاب نقد شرایط معاصر به گذشته تعبیر کرد. این جریان که پیش از به بلوغ رسیدن به حاشیه رفت، از اواخر دهه 1370 با اوج گرفتن نگاه ایرانیاسلامی حیاتی دوباره یافت. پیشنهاد نگارندگان برای هنرمندان معاصر توجه به زمینههای معنوی مکتب سقاخانه و اجتناب از تکرار صوری آن است.
|
کلیدواژه
|
مکتب سقاخانه، نقد پسااستعماری، شرقشناسی، جامعهشناسی
|
آدرس
|
دانشگاه تربیت مدرس, ایران, دانشگاه علامه طباطبایی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
hdzahedi@gmail.com
|
|
|
|
|