اثربخشی آموزش مفاهیم تحلیل روابط متقابل بر خودتنظیمی هیجانی دختران دارای تعارض با والدین

هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تحلیل روابط متقابل بر خودتنظیمی هیجانی دانش‌ آموزان دختر دوره دوم متوسطه بود که دارای تعارض با والدین خود بودند. طرح پژوهشی از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا نیمه ‌آزمایشی از نوع پیش‌ آزمون پس‌ آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش‌ آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر کامیاران در سال تحصیلی 97-1396 بود که دارای تعارض با والدین خود بودند. با به‌ کارگیری روش نمونه‌ گیری خوشه ‌ای چندمرحله ‌ای 24 نفر انتخاب و ابزارهای پژوهش روی آنها اجرا شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تعارض والد فرزند (اشتراس، 1979) و پرسشنامه تنظیم هیجان (گارنفسکی و کرایج،2006) بود. آموزش تحلیل روابط متقابل به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ‌ای روی گروه آزمایشی اجرا شد و طی این مدت روی گروه کنترل هیچ مداخله‌ ای صورت نگرفت. داده ‌های پژوهش از طریق آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که آموزش تحلیل روابط متقابل بر افزایش میزان سازش ‌یافتگی و کاهش میزان سازش‌ نایافتگی گروه آزمایش اثری معنادار داشته است(p<0/05). یعنی در مرحله پس‌ آزمون میانگین راهبردهای سازش‌ یافته تنظیم هیجان در دختران افزایش و میانگین راهبردهای ناسازش ‌یافته، کاهش یافته است. از یافته ‌های پژوهش چنین می ‌توان نتیجه ‌گیری کرد که آموزش تحلیل روابط متقابل می ‌تواند بر تنظیم هیجانات افراد دارای تعارض موثر باشد.

The Impact of the Training in Transactional Analysis on Emotional Self-Regulation of Female Students who were in Conflict with their Parents

This study was carried out to examine how effective the training in transactional analysis is in the emotional selfregulation of female senior high school students who were in conflict with their parents. This applied, quasiexperimental study had a pretestposttest control group design. The statistical population of study comprised all senior high school girls in 201718 school year in Kamyaran, Kurdistan Province, who were in conflict with their parents. Multistage cluster sampling method was utilized and the sample was drawn (N= 24). The research instruments included Conflict Tactics Scale (CTS) (Straus, 1979) and Selfregulation Questionnaire (Garnefski Kraaij, 2006). The experimental group was subjected to transactional analysis training for eight 90minute sessions, while control group did not receive any intervention. The obtained data was analyzed via ANCOVA. Results indicated that transactional analysis training had a significant effect on the promotion of adaptive emotion regulation strategies as well as decline of maladaptive strategies in the experimental group (P<0.05). More specifically, in the posttest, the mean score of adaptive emotion regulation strategies among girls increased, while the mean score of maladaptive strategies decreased. Accordingly, it can be concluded that transactional analysis training can be effective in emotional selfregulation of those who are in conflict their parents.