مقایسه دانش فراشناختی دانش آموزان قوی و ضعیف در حل مساله

هدف از اجرای این پژوهش، مقایسه نیمرخ دانش‌فراشناختی دانش‌آموزان قوی و ضعیف در حل مساله بوده است. به منظور دستیابی به این هدف، صد نفر از دانش‌آموزان منطقه 2 آموزش و پرورش شهر تهران، با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای انتخاب شدند و به طور انفرادی به سوالهای پرسشنامه مصاحبه‌ای دانش‌فراشناختی حل مساله پاسخ گفتند، سپس عملکرد آنان به طور انفرادی در حل مساله آونگ بررسی شد و با توجه به عملکردشان در حل مساله به دو گروه قوی و ضعیف تقسیم شدند. برای مقایسه نیمرخ دانش‌فراشناختی آنان از روش تحلیل واریانس دو عاملی اندازه‌گیری مکرر استفاده شد. تحلیل واریانس برای اندازه‌گیری مکرر نشان ‌داد که اثر اصلی عامل a (توانایی حل مساله) و اثر اصلی عامل b (دانش‌فراشناختی) معنادار است. معنادار بودن اثر اصلی عامل a نشان می‌دهد که میان دانش‌ آموزان قوی و ضعیف از نظر حل مساله آونگ، تفاوت وجود دارد. معنادار بودن اثر اصلی عامل b، حاکی از آن است که میان طبقات دانش فراشناختی دانش‌ آموزان تفاوت وجود دارد. همچنین اثر تعاملی عاملهای a و b معنادار بود که نشان می‌دهد نیمرخ‌ دانش‌فراشناختی دو گروه قوی و ضعیف در حل مساله متفاوت است. این یافته‌ ها نشان می‌ دهند که دانش‌ آموزان قوی و ضعیف در حل مساله، از سطوح متفاوت دانش فراشناختی برخوردارند و دانش فراشناختی، نقشی اساسی در توانایی حل مساله دارد.

A Comparison of the Metacognitive Knowledge of Weak and Strong Students in Problem Solving

This study sought to compare the metacognitive knowledge profile of weak and strong students in problem solving. For achieving this purpose, one hundred students of the second educational District of Tehran were chosen by cluster sampling. They responded individually to the questions of the Metacognitive Questionnaire Interview and in the next step their performance in the pendulum problem solving task was perused. Then the subjects were divided into weak or strong groups based on their performance on the pendulum task. In order to compare their profile in metacognitive knowledge, repeated measures factorial design was utilized. The results indicated that the main effect of factor A (problem solving ability) and main effect of factor B (metacognitive knowledge) were significant. The significance of the main effect of factor A demonstrates that there is a significant difference between weak and strong problem solvers regarding the pendulum task. Furthermore, the significance of the main effect of factor B shows that there are significance differences between categories of students rsquo; metacognitive knowledge. In addition, the interaction effect of A and B factors was significant which is indicative of the fact that there are different metacognitive knowledge profiles in the two groups. In general, the findings show that metacognitive knowledge plays an important role in problem solving.