|
|
تمایز روش دیالکتیکی سقراط و افلاطون
|
|
|
|
|
نویسنده
|
درویشی داریوش (سعید)
|
منبع
|
منطق پژوهي - 1390 - دوره : 2 - شماره : 2 - صفحه:49 -75
|
چکیده
|
روش دیالکتیکی، ریشههای مشخصی در اندیشه فلسفی یونان پیشافلاطونی دارد. این ریشهها را میتوان از هراکلیتوس و پارمنیدس تا سوفیستها یافت، و از آنجا میتوان نخستین کاربرد منظم آن را نزد سقراط مشاهده کرد، هرچند زنون الیایی از جانب ارسطو به غلط بهعنوان مبدع روش دیالکتیکی معرفی شده است. افلاطون در این روش میراثدار سقراط محسوب میشود، اما تمایز آشکاری میان روش دیالکتیکی سقراط و افلاطون مشاهده میشود. تمایزی که با تکیه بر آموزه مُثل آشکارتر هم میشود. این تمایز مبتنیبر تعارض آموزه مُثل با نادانی سقراط است؛ سقراط روش دیالکتیکی را به این دلیل بهکار میگرفت که، نشان دهد روش منطقیاش او را از اظهار نظر قاطعانه مبتنیبر دانایی بر حذر میدارد؛ وظیفه او فقط ویرایش است، ویرایشی که انتهایی بر آن متصور نیست. اما افلاطون با واردساختن آموزه مُثل در این روش، آن را بهکلی دگرگون میکند؛ با ورود این آموزه روشن میشود که انتهای روش دیالکتیکی، کشف «مثال» موضوع مورد بحث است.در این مقاله میخواهیم نشان دهیم که:1. ریشههای روش دیالکتیکی در اندیشه فلسفی یونان پیشافلاطونی کشفشدنی است؛2. زنون الیایی احتمالاً ربط خاصی به روش دیالکتیکی ندارد؛3. آموزه مُثل از آن افلاطون است، نه سقراط؛4. افزودهشدن این آموزه به روش دیالکتیکی، تاثیر روشنی در تعیین پایانه جستوجوی منطقی دارد؛ یا به عبارت بهتر، روش دیالکتیکی در پرتو آموزه مُثل، با روش دیالکتیکی بدون این آموزه، متمایز است.
|
کلیدواژه
|
روش دیالکتیکی ,آموزه مُثل ,استقرا ,تعریف ,dialectical method ,doctrine of Ideas ,induction ,definition
|
آدرس
|
دانشگاه علامه طباطبایی, کارشناس ارشد منطق دانشگاه علامه طباطبایی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
dariush.darvishy@gmail.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|