|
|
منطقِ هگل بهمثابهیِ روشی معرفتشناختی-وجودشناختی برایِ یگانهگردانیِ اندیشه و وجود
|
|
|
|
|
نویسنده
|
مهرنیا حسن ,زمانی علویجه مجید
|
منبع
|
منطق پژوهي - 1399 - دوره : 11 - شماره : 2 - صفحه:249 -271
|
چکیده
|
بهباورِ هگل، منطق نمیتواند ازپیش برایِ تعیّناتِ اندیشه صورتی برسازد، بلکه هر تعیّنی صورتِ ویژهیِ خود را دارد. جوهرهیِ دگرگونشدهیِ روح در منطقِ سنّتی احساس نمیشود و بههمینسببْ منطقِ سنّتی به تعیّناتِ پیشینِ روحْ دلخوش است ولذا نه میتواند تعیّناتِ جدیدِ روح را مفهومی کند، و نه متافیزیکِ ویژهای برایِ هر قومبرسازد. چُنین منطقی بهسببِ ناتوانیِ در مفهومسازی سرانجام به شکاکیّت منجر خواهد شد. در این نوشتار تبیین نموده ایم که چگونه منطقِ معرفتشناختیوجودشناختیِ هگل سرشتِ اندیشه را دگرگون میسازد.از نظر او،رسالت منطقنه اندیشهورزیِ صوریِ صِرفْ، بلکه یگانهگرداندن و اینهماننمودنِاندیشه با«وجود» است. از این رو منطقِ ویافزون بر اینکهدارای محتوا است،محتوایِ آن تعیّناتِ اندیشهورزی را نیز آشکار میسازد. منطقِ هگل یک نظامِ فلسفیِ کامل را دربَر دارد، و بهسببِ کارآمدی در مفهومسازی برایِ تمامیِ تعیّناتِ روح؛ اندیشه را به جستوجویِ یک متافیزیکِ نظاممند وامیدارد، بنابراین در منطقِ معرفتشناختیوجودشناختیْ متافیزیک شدنی است بیآنکه به دامِ دگماتیسمی که کانتْ ما را از آن پرهیز دادهامّا خود در آن گرفتار شدهبود، گرفتار شویم.
|
کلیدواژه
|
منطقِ صوری، ارسطو، صورتگرایی، منطق استعلایی، کانت، هگل
|
آدرس
|
دانشگاهِ تهران، پردیس فارابی, ایران, دانشگاهِ تهران، پردیس فارابی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
mahidza.al1993@gmail.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Hegel’s Logic as an epistemological-ontological method for unification of thought and being
|
|
|
Authors
|
mehrnia hasan ,Zamani Majid
|
Abstract
|
From his viewpoint, logic cannot in advance shape a fixed form for determination of thought; because every determination had its own special form. The transformation ofsoul (Geist) can’t be apprehend within traditional logic, so it clings to earlier forms of Geist and as a result, neither it can comprehend new manifestations and determinations of Geist, nor can it form a native metaphysic for each Folkaccording toGeist’s determination for them. Such logic will turn finally to skepticism.In the following paper, it will be explained how Hegel’s epistemological ontological logicis trying to transformthe nature of thought. In his opinion, the role of logic is not merely speculation, but also identifies and unification of thought with Being. Therefore, his logic alongside possessing content, determinate the content of thought. Hegelian logic is a complete philosophical system, capable of conceptualizing every Geist’s unique determination.By his ontologicalepistemological logic, Hegel finds metaphysic as a possible science, without entanglementin Kantian dogmatism.
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|