|
|
بررسی دیدگاه ویلیام هاسکر درباره «علم میانی» خداوند با تکیه بر آرای توماس فلینت
|
|
|
|
|
نویسنده
|
کاراندیش زهرا ,کشفی عبدالرسول
|
منبع
|
جستارهاي فلسفه دين - 1393 - دوره : 3 - شماره : 1 - صفحه:97 -125
|
چکیده
|
نظریه علم میانی یکی از راهحلهای جبرگرایی الهیاتی است. بر مبنای جبرگرایی الهیاتی، اگر علم خداوند به رویدادهای آینده، ازجمله افعال انسان، خطاناپذیر باشد، انسان کاری جز آنچه خداوند از پیش میداند نمیتواند بکند، از این رو، در افعال خود مجبور است. این نظریه با اعتقاد به اینکه خداوند به تمام شرطیهای خلاف واقع که در مورد موجودات مختار صادق است، علمِ پیشاارادی دارد، به حل معضل یادشده میپردازد. در این مقاله پس از توضیح این نظریه، به دیدگاه ویلیام هاسکر، فیلسوف دین آمریکایی، میپردازیم. هاسکر بر این باور است که اصولاً شرطی خلاف واقع اختیار، که بنیان نظریه علم میانی است وجود ندارد، پس نظریه علم میانی باطل است. در این مقاله، با تکیه بر آرای توماس فلینت، نشان میدهیم که برخی از مبانی هاسکر در نفی علم میانی خداوند نادرست، و از این رو، دیدگاه او مخدوش است.
|
کلیدواژه
|
علم میانی ,جبرگرایی الهیاتی ,علم پیشاارادی ,شرطیهای خلاف واقع ,ویلیام هاسکر ,توماس فلینت ,Middle Knowledge ,theological fatalism ,pre-volition knowledge ,counterfactuals of freedom ,William Hasker ,Thomas Flint
|
آدرس
|
دانشگاه تهران, ایران, دانشگاه تهران, ایران
|
پست الکترونیکی
|
akashfi@ut.ac.ir
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|