اقالیم معرفت دینی: نگاهی فراسوی معرفت سکولار و معرفت دینی در نگاه علامه جعفری

علامه جعفری با تکیه بر مفهوم «فرهنگ مشترک بشری» اندیشمندان مختلف در ازمنه و جوامع گوناگون را با یک دید کل‌نگرانه مورد توجه قرار می‌دهد و با روش‌شناسی خاص خود، معرفت دینی را به گونه‌ای صورت‌بندی می‌کند که توجه به آن، ما را به بازنگری و بازاندیشی حوزه‌های متفاوت اندیشه و الگوهای فکری رایج دعوت می‌کند. او معرفت دینی را برآیند اقالیم هفت‌گانه معرفتی (علمی، فلسفی، شهودی، حکمی، اخلاقی، عرفانی، مذهبی) می‌داند. بر این اساس تقسیم معرفت به دو طیف دینی و سکولار کارکرد و مفهوم خود را از دست می‌دهد. سکولار اساسا نه به معنی غیر دینی یا ضد دینی بلکه مفهومی خاص جامعه مسیحی به معنای غیررهبانی است که مسلمانان با درونی کردن این مفهوم، آن را به عنوان بنیان نظری و فکری زیست‌جهان خود برگزیده‌اند؛ در حالی که دین اسلام هم تفسیر رهبانی و هم تفسیر روحانیتی از دین را نفی می‌کند و تفقه و ارتباط بی‌واسطه با خدا را مدنظر قرار می‌دهد. لذا می‌توان به جای دوگانه دینی/ سکولار با توجه به مفهوم «عرف» و «فرهنگ مشترک بشری» صورت‌بندی جدیدی از زیست‌جهان اسلام ارائه کرد که ریشه در سنت تاریخی و تعابیر فرهنگی و دینی مسلمانان داشته باشد.

Dimensions of religious knowledge: A look beyond secular knowledge and religious knowledge in the view of Allameh Jafari.

Relying on the concept of &common human culture&, Allameh Jafari considers different thinkers in different eras and societies with a holistic view and, with his own methodology, formulates religious knowledge in such a way that our attention to it will review and Rethinking invites different areas of thought and common thought patterns. He considers religious knowledge to be the result of weekly epistemological climates (scientific, philosophical, intuitive, theological, moral, mystical, religious). Accordingly, the division of knowledge into two religious and secular spectrums loses its function and meaning.Secular is basically not a secular or anti-religious meaning, but a specific concept of Christian society in the non-monastic sense that Muslims have chosen by internalizing this concept as the theoretical and intellectual basis of their bio-world; Islam, on the other hand, rejects both monastic and clerical interpretations of religion and considers sectarianism and direct communication with God. Therefore, instead of the religious / secular duality, a new formulation of the bio-world of Islam can be presented according to the concept of &custom& and &common human culture&, which is rooted in the historical tradition and cultural and religious interpretations of Muslims.