|
|
ایمان، عقلانیت و زندگی اخلاقی از دیدگاه کرکگور و مطهری
|
|
|
|
|
نویسنده
|
عرب زاده متین السادات ,خداپرست امیرحسین
|
منبع
|
جستارهاي فلسفه دين - 1400 - دوره : 10 - شماره : 2 - صفحه:109 -130
|
چکیده
|
کرکگور با موضعی ایمانگرایانه به تحلیل رابطه ایمان و عقل میپردازد. او معتقد است عقلانی کردن ایمان امری متناقض است و هرگز نمیشود ایمان را، که شور و حقیقتی انفسی است، در بند عقلانیت گرفتار کرد. مطهری، خلاف این نگرش ایمانگرایانه، عقیده دارد مبنای ایمان عقلانیت است، هرچند طریق انفسی یا راه فطرت نیز در وصول به حقیقت نقشآفرین است. هم مطهری هم کرکگور به نقش اراده در ایمان قائلاند. هر دو باطن ایمان را تسلیم میدانند و هر دو تصویری از انسان تعالییافته ارائه میکنند. با این حال، کرکگور اساساً متعلق ایمان را امر پارادوکسیکالِ خدای تجسدیافته در قالب بشر میداند در حالی که مطهری، ضمن تاکید بر ایمان عارفانه و شورمندانه، به عقلانی بودن ایمان دینی قائل است. آنچه، بهرغم این اختلافها، مطهری و کرکگور را به یکدیگر نزدیک میکند تلقی آنان از زندگی اخلاقی است، زندگیای که مبنایی ایمانی دارد و شاکلهاش را تسلیم باطنی به خدایی میسازد که فطرت آدمی را سرشته است. به نظر میرسد میتوان برای تلفیق دیدگاههای متفاوت کرکگور و مطهری راهی یافت. جستوجوی ما در پی این راه شورمندی ایمان کرکگوری را با میزانی کمالیافته از تکامل عقلانی نزد مطهری، که متضمن درک محدودیتها و نارساییهای عقل انسانی است، هم تراز میکند.
|
کلیدواژه
|
کرکگور، مطهری، عقل، ایمان، زندگی اخلاقی، فطرت، تعالی
|
آدرس
|
دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات, دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی, ایران, موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران, گروه فلسفه, ایران
|
پست الکترونیکی
|
khodaparast@irip.ac.ir
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Faith, rationality and moral life from the perspective of Kierkegaard and Motahari
|
|
|
Authors
|
Arabzadeh Matinossadat ,Khodaparast Amirhossein
|
Abstract
|
Kierkegaard analyzes the relationship between faith and reason with a faith-oriented position. He believes that the rationalization of faith is a contradictory matter, and faith, which is a subjective passion and truth, can never be caught in the shackles of rationality. Mutahhari, contrary to this faith-oriented attitude, believes that the basis of faith is rationality, although the subjective way or the way of Fitrah also plays a role in reaching the truth. Both Mutahhari and Kierkegaard consider the role of will in faith. Both believe that faith, in its nature, is to be surrendered and both present a picture of the exalted human being. However, Kierkegaard considers faith to be the paradoxical matter of God incarnated in human form, while Mutahhari, with emphasizing mystical and passionate faith, believes in the rationality of religious faith. What, despite these differences, brings Mutahhari and Kierkegaard closer to each other is their view of moral life, a life that has a basis of faith and is shaped by inner submission to the God who created human nature. It seems that a way can be found to combine the different views of Kierkegaard and Mutahhari. Our search for this path balances the fervor of Kierkegaard’s faith with a perfected degree of intellectual development in Mutahhari, which involves an understanding of the limitations and inadequacies of human reason.
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|