|
|
جایگاه دیگری و اخلاق از منظر کیرکگور
|
|
|
|
|
نویسنده
|
زینلی راضیه ,علیزمانی امیرعباس
|
منبع
|
جستارهاي فلسفه دين - 1398 - دوره : 8 - شماره : 1 - صفحه:37 -62
|
چکیده
|
قصد اصلی ما در این مقاله، پرداختن به «دیگری» و ارتباط آن با فردِ انسانی از منظر کیرکگور است. پرسش اصلی ما این است که آیا ما در آیینۀ «دیگری» خود را میشناسیم یا «دیگری» مانع و حائلی است در شناخت ما از خویشتن. ما ابتدا جایگاه «دیگری» را در مراحل سهگانۀ حیات بررسی کرده و تفاوت آنها را با یکدیگر مطرح میکنیم و در ادامه تمرکزمان را بر مرحلۀ اخلاقی میبریم که خاستگاه اصلی جایگاه «دیگری» است. پس از پرداختن به لوازم و محدودیتهای این مرحله، با تمرکز بر کتاب اعمال عشق به مقولۀ عشق میپردازیم و نگاهی اجمالی به انواع عشق میاندازیم. هدف ما ارائۀ دو خوانش متفاوت از حضور و نفوذ «دیگری» یا مفهوم همسایه نزد کیرکگور است. خوانش نخست که دیدگاه غالب است، رویکردی مسیحی دارد و به نحو ارزشگذارانهای عشق و شفقت به «همنوع» را میستاید. در این نگاه عشقورزی نوعی فضیلت اخلاقی محسوب میشود. در این مقاله درصدد برآمدیم که در کنار این رویکرد، که نزد شارحان متداول و رایج است، رویکرد متفاوتی را عرضه داریم. در چنین رویکرد متفاوتی این پرسش مطرح میشود که آیا جایگاه «دیگری» بهواقع همانگونه است که شارحان توضیح دادهاند؟ آیا کیرکگور همنوع را ارج مینهد یا او را به نسیان میسپارد و نمیبیند. این پرسشها زمینۀ پرداختن به مفهوم «دیگری انضمامی» را فراهم آورد و اینکه «دیگری انضمامی» دقیقاً نزد کیرکگور چه جایگاهی دارد؟ آیا به همان اندازه که «خود» یا فرد انسانی نزد کیرکگور، انضمامی و گوشت و خوندار و واجد احوالات خاص است، «دیگری» نیز از چنین جایگاهی برخوردار است؟ آیا کیرکگور با تبدیلکردن «دیگری» به آیینه و سرمشق و معیار قرار دادن او برای سنجشگری فعل اخلاقی، دیگری انضمامی را نادیده میانگارد و فردیت او را دفن میکند یا اینکه با تبدیل او به قاعدۀ اخلاقی بر شان او میافزاید؟ در این بخش از مقاله میکوشیم به کمک دیدگاه پاتریک استوک پاسخی درخور برای این پرسشها بیابیم.
|
کلیدواژه
|
خود، دیگری، دیگری انضمامی، عشق، هنجار اخلاقی، خدا
|
آدرس
|
دانشگاه تهران, ایران, دانشگاه تهران, گروه فلسفه دین, ایران
|
پست الکترونیکی
|
amirabbas.alizamani@yahoo.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
the other and ethic in kirekegaard’s view
|
|
|
Authors
|
Zeinaly Razieh ,Alizamani AmirAbbas
|
Abstract
|
The main purpose of this article is to discuss of the Other and its relationship with Human person in Kierkegaard’s view. Our chief question in this article is whether we know ourselves in the mirror of the other or if the other is a barrier and hindrance to our cognition of ourselves. In this paper, first, we review the place of the other in the three stages of life and point out their differences with each other. Then, we continue to focus on the Ethical stage where is the main realm of the emergence of the &Other&. After discussing the necessities and limitations of this stage, we review the topic of Love, focusing on the book &Works of love&. Lastly, we ask this question that if the Other has the same place in Kierkegaard’s eye just as concrete with all those flesh and blood and special traits as &Self& or Human person. In other words, what is the place of concrete Other in Kierkegaard’s view? Does Kierkegaard ignore the concrete Other and bury its individuality by considering the Other as the mirror or model? Or does he promote the Other’s status by making it into an ethical principle?
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|