رویکرد وجدان‌محور در زمینه مسیولیت کیفری

طلیعه حقوق جزای نوین به عنوان یک حقوق انسان‌مدار با ورود و جذب اصطلاح مسیولیت کیفری، اولین گام برای توجه به شخصیت مجرم بوده است. با وجود اهمیت بنیادین موضوع مسیولیت کیفری در قلمرو سیاست کیفری، رهاورد انسان‌شناسی دینی، جذب و تلفیق مسیولیت وجدانی در همه فرایندهای حقوق کیفری اعمّ از جرم‌انگاری، مسیولیت کیفری و اجرای مجازات‌هاست.به نظر می‌رسد استفاده حداکثری از ظرفیت سیاست کیفری، با مبانی انسان‌شناسی دینی که مقتضی کرامت انسانی و لزوم شکوفایی استعداد مهم و حیاتی نظارت بر خویشتن (توسط نیرویی به نام وجدان) بدون عوامل بیرونی است، تعارض جدی دارد. این نوشتار با تعریف و توصیف وجدان و بیان اهمیت، کارکردها و لوازم شکوفایی مسیولیت وجدانی، لزوم تلفیق مسیولیت کیفری با مسیولیت وجدانی را با تاکید بر عناصری از نظام عقیدتی و اخلاقی اسلام اثبات نموده است.