نقش ساختار های حکمرانی ملی در سیاستگذاری ارتقاء سلامت عمومی؛ مطالعه موردی کشورهای منطقه نوردیک

سیاستگذاری ارتقای سلامت عمومی از جمله حوزه های مهم سیاستگذاری عمومی در کشورهای مختلف است. جهت گیری سیاسی و ساختار نظام حکمرانی ارتباط مستقیمی با کیفیت نظام سلامت عمومی کشورهای مختلف و متعاقباً درجۀ توسعۀ آنها دارد. درجۀ مسئولیت پذیری سیاسی اجتماعی دولتها و شهروندان در رابطه با سلامت عمومی در کشورهای مختلف متفاوت است. بر همین مبنا، هدف اصلی این پژوهش شناسایی نقش و جهت گیری ساختارهای حکمرانی در کشورهای نوردیک (دانمارک، فنلاند، سوئد و نروژ) و تاثیر آن بر نظام سیاستگذاری ارتقاء سلامت عمومی در رابطه با درجه بندی مسئولیت پذیری دولت شهروندان است. سوال اساسی پژوهش حاضر این است که آیا کشورهای نوردیک در سیاستگذاری ارتقای سلامت عمومی، جهت گیری سیاسی ایدئولوژیک مشترکی دارند؟ مقاله بر این امر تاکید می کند که چهار کشور منطقۀ نوردیک هر کدام رویکردهای سیاسی و سیاستی متفاوتی را در این زمینه طرح ریزی کرده اند که در برخی مسائل اشتراکات و در برخی موارد افتراقاتی دارند. پژوهش بر مبنای روش واکاوی توصیفی کتابخانه ای این رویکردها را توضیح می دهد و در نهایت بر مبنای خروجی و نتایج پژوهش و تجربیات کشورهای نوردیک، برخی توصیه های سیاستی برای بهبود نظام سیاستگذاری سلامت عمومی و درمان در جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد می گردد.

The Role of National Governance Structure in Public Health Promotion Policy; a Case Study of Nordic Countries

Promotion of health policy system is one of the important areas of public policy in different countries. Given the enormous costs of public health policies in the development planning of different countries, the degree of sociopolitical responsibility of governments and individuals as ordinary citizens are varies in different countries. The degree to which governments are responsible or irresponsible in promoting public health is directly related to the structure and system of governance of countries and their political orientations. Accordingly, the main purpose of this study is the impact of the role and orientation of governance structures in Nordic countries (Denmark, Finland, Sweden and Norway) on the public health policy system. The main question of the research is whether public health policies in the Nordic countries have a common ideologicalpolitical orientation or not? The paper emphasizes that the four Nordic countries each have different political approaches to this issue which some of them are commonalities and some cases are differences. Each of these countries has a range of strategies, regarding the context of the government and its policy structure and governance. The paper based on the descriptivelibrary analysis method explains these strategies. Finally, based on the output and results of research and experiences of Nordic countries, some policy recommendations are proposed to improve the public health and care policy system in the Islamic Republic of Iran.