استراتژیهای کارآمدسازی اقتصاد سیاسیِ منطقهای افغانستان و ایران بر مبنای تحلیل سیستمیِ نقش بندر چابهار
|
|
|
|
|
نویسنده
|
اسلامی روح اله ,یوسف زهی ناصر
|
منبع
|
مطالعات راهبردي سياستگذاري عمومي - 1397 - دوره : 8 - شماره : 28 - صفحه:95 -124
|
چکیده
|
افغانستان و ایران با هدفِ افزایش تعاملات اقتصادیسیاسیِ دوجانبه و منطقه ای، توجه ویژه ای به بندر چابهار طی سال های 2017-2014م. داشته اند. اما این مسئله که، این بندر، چگونه می تواند در تحقق هدفِ مذکور سهیم باشد، در ترازوی سنجش علمی، قرار نگرفته است. از این رو، سوالِ اصلی نوشتار حاضر این است که با اتخاذ چه راهبردها و تحت چه شرایطی، بندر چابهار می تواند در کارآمدی اقتصاد منطقه ایِ افغانستان و ایران موثر باشد. نویسندگان مقاله، با کاربست روش تحلیل سیستمیِ مدل swot، درصدد پاسخ به این سوال برآمده اند. فرضیه ی پژوهش از این قرار است که تلاش ایران جهت تنش زدایی بین المللی برای کاهش تحریم ها، و توسعه ی زیرساخت های ترانزیتی و ساحلی بندر چابهار، موجب تسهیل پیوند اقتصادی افغانستان به بازارهای بین المللیِ جنوب می شود. این مهم با درآمدزایی ملی و تشدید وابستگی متقابلِ اقتصادی و سیاسی ایران و افغانستان، تحقق اقتصاد منطقه ای آنان را در پی خواهد داشت. نتایج پژوهش، حاکی از تاثیرپذیری شدید رونق بنادر ایران از مولفه های خارجی (تحریم ها)، تشدید وابستگی تجارت خارجی افغانستان به مسیر ترانزیتی چابهار، و غفلتِ دولت ایران از بنادر و نواحی ساحلیِ جنوب شرق است. چابهار تنها نقش بندر و مطالبات صرف اقتصادی ندارد بلکه برای هر دو کشور راهگشای مسائلی است که به صورت تاریخی نادیده گرفته شده است. افغانستان انزوای جغرافیایی دارد و ایران نیز به لحاظ مسائل آبی و محیط زیستی در تنگنا است. چابهار میتواند شروع مراودات سیاسی و اقتصادی دو کشور به گونهای باشد که فرجام دو بازیگر به یگدیگر پیوند بخورد.
|
کلیدواژه
|
بندر چابهار، افغانستان و ایران، اقتصادی سیاسی منطقهای، swot
|
آدرس
|
دانشگاه فردوسی مشهد, ایران, دانشگاه فردوسی مشهد, ایران
|
پست الکترونیکی
|
naser.yosefzehy@mail.um.ac.ir
|
|
|
|
|