دیدگاه دانشجویان در خصوص چگونگی راهنمایی و مشاوره تحصیلی در دانشگاه: یک مطالعه کیفی با استفاده از تحلیل محتوا

مقدمه: مشاوره صحیح برای ارتقای سطح کیفی زندگی و پیشرفت در جامعه به ویژه در مراکز آموزشی از اهمیت زیادی برخوردار است. مطالعه کیفی حاضر با توجه به اهمیت شناخت عمیق دیدگاه های دانشجویان در راستای چالش ها و تسهیل کننده های فرایند مشاوره، طراحی و اجرا گردید.روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی و از نوع تحلیل محتوا بود. در این مطالعه، روش نمونه گیری مبتنی بر هدف و با مصاحبه های نیمه ساختار یافته با رعایت حداکثر تنوع و با مشارکت 30 دانشجو انجام شد. جمع آوری داده ها تا مرحله اشباع پیش رفت و سپس تحلیل داده ها از طریق شیوه تحلیل محتوای قراردادی انجام گرفت، به‌نحوی‌که پس از پیاده سازی مصاحبه ها و غوطه وری در تحلیل داده ها، کدهای اولیه استخراج شد. در مراحل بعدی بازبینی، بررسی و طبقه بندی کدهای اولیه به‌منظور تعیین طبقات اصلی انجام شد.نتایج: از دیدگاه دانشجویان، چالش‌های پیش روی مشاوره تحصیلی شامل دو درون مایه اصلی، چهار طبقه اصلی و هفت زیر طبقه بود. درون مایه ها شامل نیاز به ارتقاء عوامل سازمانی مربوط به فرایند مشاوره و نیاز به ارتقا عوامل فردی در بین اساتید و دانشجویان و طبقات اصلی شامل عدم اطلاع رسانی مناسب به دانشجو، در دسترس نبودن استاد مشاور، انتخاب استاد مشاور بدون نظرسنجی دانشجو و ارتباط نامناسب بین استاد و دانشجو بود. در رابطه با تسهیل کننده های فرایند مشاوره یک درون مایه (تقویت عوامل سازمانی مربوط به فرایند مشاوره)، سه طبقه اصلی و چهار زیر طبقه به دست آمد. طبقات اصلی شامل تفکیک مشاور از مدرس، توانمندسازی اساتید مشاور و آزادی عمل دانشجو در انتخاب استاد مشاور بود.نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که فرایند مشاوره در دانشگاه با چالش های سازمانی و فردی همچون عدم اطلاع رسانی مناسب به دانشجو، در دسترس نبودن استاد مشاور، انتخاب استاد مشاور بدون نظرسنجی دانشجو و ارتباط نامناسب بین استاد و دانشجو مواجه است و بر اساس دیدگاه های دانشجویان به نظر می رسد که با تفکیک مشاور از مدرس، آزادی عمل دانشجو در انتخاب استاد مشاور و توانمندسازی اساتید مشاور، می توان فرایند مشاوره را بهبود بخشید.

Students' perspectives in relation to academic counseling in the university: A qualitative study using Content analysis

Introduction: Proper counseling are very important to improve the quality of life and progress in society, especially in educational centers. The present qualitative study was designed and implemented according to the importance of deep studentschr('39') opinions to improve the counseling process.Methods: This present study was a qualitative study which was conducted using Content analysis. Participants in this study were 30 students who were selected through purposive sampling with maximum diversity. In this study, data were obtained to saturated level, using semistructured interviews and were analyzed using Conventional content analysis in a way that after implement of interviews and floating in data analysis, the basic codes were extracted. In next steps, review, assessment and classifying of basic codes were done in order to determine main data levels.Result: From the studentschr('39') point of view, the challenges facing academic counseling included two main themes, four main categories and seven subcategories. Main themes included ldquo;need to improve the organizational factors related to consulling process rdquo; and ldquo;need to improve the individual factorsamong faculty members and student rdquo; and the main categories included lack of proper information to the student, unavailability of consultant faculty members, to select consultant faculty members without considering a student opinion and to be improper the communication between consultant faculty members and student. Regarding the facilitators of the counseling process, one main theme (strengthening the organizational factors related to consulling process), three main categories and four subcategories were obtained. The main categories included the separation of the counselor from the faculty members, empowerment of the counselors and student rsquo;s freedom to choose a counselor.Conclusion: The results of the present study show that the process of academic counseling in the university faces organizational and individual challenges such as lack of proper information to the student, unavailability of consultant faculty members, to select consultant faculty members without considering the students opinion, and to be improper the communication between consultant faculty members and students. Based on the studentschr('39') views, it seems that by separation of the counselor from the faculty members, empowerment of the counselors and student rsquo;s freedom to choose a counselor, the academic counseling process in the university can be improved.