>
Fa   |   Ar   |   En
   نسبت انسان و حقیقت از منظر فیلسوفان مدرن  
   
نویسنده قربانی قدرت الله
منبع انسان پژوهي ديني - 1392 - دوره : 10 - شماره : 30 - صفحه:27 -48
چکیده    دوره مدرن به لحاظ معرفت شناختی دارای اهمیت خاصی است؛ زیرا از یک سو نسبت جدیدی میان انسان و حقیقت تعریف گردید که در آن فیلسوفان مدرن چون دکارت، کانت و نیچه نقش زیادی داشتند و از دیگر سو انسان توانست محور و ملاک فهم و تفسیر حقیقت گردد. در واقع در این دوره خودبنیادی معرفت شناختی انسان نقش بسیار مهمی در نگاه به کل هستی دارد. دکارت با محوریت اندیشه کوژیتو، روش ریاضی و عقل گرایی، و ملاک تصورات واضح و متمایز، کانت با مقولات پیشین، انقلاب کپرنیکی، محوریت عقل انسانی در اخلاق و دین، نیچه با تمرکز بر اراده معطوف به قدرت، ارزش گذاری مجدد و نهیلیسم، و سارتر با نشاندن انسان به جای خدا در سیر تکاملی تدریجی، در خودبنیادی معرفت شناختی و محوریت انسان در فهم یقین و حقیقت نقش زیادی داشتند. نتیجه این نظام فکری، بدفهمی یا غفلت از امور ماورای طبیعی، دین و اخلاق و محدود کردن انسان به تمشیت حیات دنیوی بود.
کلیدواژه حقیقت ,انسان ,عقل ,خودبنیادی ,مدرنیته ,کوژیتو ,انقلاب کپرنیکی ,اراده معطوف به قدرت
آدرس دانشگاه خوارزمی, استادیار فلسفه دانشگاه خوارزمی تهران, ایران
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved