>
Fa   |   Ar   |   En
   تحلیل اسطورۀ کودک رهاشده در شاهنامه از دیدگاه روان‌شناسی یونگ  
   
نویسنده شیردل زهرا ,رحیمی ابوالقاسم
منبع زبان و ادب فارسي - 1396 - دوره : 70 - شماره : 236 - صفحه:141 -166
چکیده    نقد اسطوره‌ای یا نقد کهن‌الگویانه به کشف الگوهای ذهنی و تبلور آن‎ها، در آثار ادبی می‌پردازد. اهمیت این شیوه از آنجاست که به بررسی اساطیر از چند دیدگاه می‌پردازد و زمینه‌های اجتماعی، فرهنگی و روانی را در آفرینش اساطیر، بررسی می‌کند. ازآنجاکه در این مقاله، بر آنیم تا به کندوکاو در ریشه‌ها و زمینه‌های روانی اسطوره بپردازیم، از میان مضامین متنوّع در فرهنگ‌های گوناگون، بُن‌مایۀ «اسطورۀ کودک رهاشده» انتخاب شده ‌است. این بُن‌مایه از مضامین اصلی زندگی بسیاری از خدایان، پادشاهان، قهرمانان و پیامبران است؛ بنابراین پرداختن به آن از اهمیت زیادی برخوردار است. در این مقاله کوشیده‌ایم تا چرخۀ تکامل روانی دوازده شخصیت از شاهنامه را که کهن‌الگو و بُن‌مایۀ رها‌شدگی و تبعید در کودکی، در ژرف‌ساخت زندگی آنان به چشم می‌خورد، بر اساس روان‌شناسی کارل گوستاو یونگ2 (1875 -1961) روان‌پزشک شهیر سوئیسی، تحلیل کنیم. برای رسیدن به نتیجۀ بهتر، با نگاهی ویژه به بزرگ‌ترین کتاب حماسی ایران، شاهنامۀ فردوسی به کشف نقاط تاریک و مبهم این اسطورۀ شگرف و پرتکرار و نیز رمزگشایی آن، از دیدگاه روان‌شناسی یونگ خواهیم پرداخت.
کلیدواژه اسطورۀ کودک رهاشده، یونگ، کهن‌الگو، شاهنامه
آدرس دانشگاه حکیم سبزواری, ایران, دانشگاه حکیم سبزواری, ایران
 
   Analysis of the Myth of the Abandoned Child in the Shahnameh from the Viewpoint of Jung's Psychology  
   
Authors Shirdel Zahra ,Rahimi Abolghasem
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved