|
|
الگوی کنش جبرگرا: استحاله شناخت متغیر انسانی در فراشناخت ازلی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
زیرک ساره ,خزائی فاطمه
|
منبع
|
زبان و ادب فارسي - 1396 - دوره : 70 - شماره : 236 - صفحه:117 -140
|
چکیده
|
گستره ادبیات و فرهنگ ایران مملو از گرایشهای جبرگرا است که در ادبیات کلامی به اشاعره بازمیگردد. ازآنجا که جبرگرایی نوعی رویکرد نظری درباره شناخت و کنش است و نه افسانهپردازی ساده که موضوعی آسان برای تحلیل ریختشناسی به شمار آید، سوال اصلی پژوهش حاضر این است که الگوی کنش و روایت در گرایش جبرگرا به چه نحو ترسیم میشود؟ پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی، الگوی کنش و نیز شناخت را در دو حکایت از جوامع الحکایات و لوامع الروایات اثر سدیدالدین محمّد عوفی با این فرض بررسی می کند که هر گونه معنا در روایت، باید در اساس خود مبتنی بر جهتگیری از یک ادراک نقصان به سمت یک شیء ارزشی باشد که مستلزم تغییر است. نتایج پژوهش نشان داد مطابق الگوی کنش در روایت جبرگرا، شناخت امری است «ازلی»، و «انقلاب» و «استحاله» در آن راه ندارد و شناخت روایی با تقلیل به یک «واحد شناخت»، صرفا در صورت «استحاله به فراشناخت ازلی» میتواند انسجام معنایی خود را بازیابد.
|
کلیدواژه
|
جوامع الحکایات، الگوی کنش، جبر، شناخت، استحاله
|
آدرس
|
دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Deterministic System of Action: Metamorphosis of the Changeable Cognition in the Eternal Metacognition
|
|
|
Authors
|
Zirak Sareh ,Khazaee Fatemeh
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|