|
|
تحلیل خودگوییها در شاهنامه فردوسی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
رادمنش شهرزاد ,قوام ابوالقاسم ,اشرف زاده رضا
|
منبع
|
زبان و ادب فارسي - 1398 - دوره : 72 - شماره : 240 - صفحه:117 -137
|
چکیده
|
عمدۀ مختصات زبان در شاهنامۀ فردوسی، بر گفتوگو محوری استوار است، در جوار این گفتارها، با خودگویی شخصیّتها نیز مواجه میشویم. نقش خودگویی، برای گفتوگوهای تنهایی به کار میرود و شیوهای از روایت است که تجربیّات عاطفیِ شخصیّتهای داستان، در سطوح مختلف ذهن، نشان داده میشود و به جریان سیّال ذهن نزدیک است. این مرحلۀ پیش از گفتار، زمزمۀ درونی است که شخصیت برای تبیین موقعیّتها و ارائۀ ذهن خویش، از آن بهره میبرد. زبان و خودگویی در ادبیّات، دو نظام نشانگی است و سعی دارد محتویات ذهن شخصیت را به تصویر بکشد. خودگویی در شاهنامه، تولید معنا میکند و دارای کاربردهای مفهومی است. در این مقاله از منظر پیوند ادبیات با روانشناسی، ابیات مربوط به خودگویی در شاهنامه با دو روش پژوهشی کیفی و کمّی تبیین شده است که بیانگر ارتباط معناداری، بین خودگویی و شخصیّتپردازی، در شاهنامۀ فردوسی است. نتیجه آنکه خودگوییها در کنشگری شخصیتها که شامل کردار، اقدام یا مقابله هستند، برخوردی منفعلانه، نشان دادند. به این معنا که در خودگویی؛ بیان اندیشه و مافیالضمیر صورت گرفته و ارتباط مستحکمی میان خودگویی و کنش و واقعۀ بعد از خودگویی وجود ندارد و به عبارتی، از جانب شخصیت، کنشی متفاوت و منفعلانه انجام میگیرد که اغلب در تضاد با خودگویی است که زمزمه کرده است. در حالیکه ارتباط وجوه و لایههای شخصیت و نمایاندن مکنونات شخصیت به وسیلۀ خودگویی به مراتب موثرتر و شفافتر نمودار شده است. در این مسیر، خودآگاهی هم جریان مییابد و ترسیم بهتر شخصیّتپردازی رخ میدهد. در تحلیل محتوا مشخص شد، خودگوترین شخصیت شاهنامه با (23) بیت رستم و سپس به ترتیب سیاوش (20) بیت و کیکاووس (18بیت)، خودگوترین شخصیتها هستند.
|
کلیدواژه
|
گفتار، خودگویی، شخصیّت، کنش
|
آدرس
|
دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد, ایران, دانشگاه فردوسی مشهد, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Analysis of selfstories in Shahnameh Ferdowsi
|
|
|
Authors
|
|
Abstract
|
Most of the coordinates of language in Ferdowsi’s Shahnameh are based on a central dialogue, along with these speeches, we also encounter the characters. The role of selfreflection is used for lonely conversations and is a narrative that shows the emotional experiences of story characters at different levels of mind and is close to the flow of the mind. This prespeech stage is an internal quest that the person uses to explain the situations and present their minds. In literature, language and selfreflection are two systems of sign and try to depict the contents of the mind’s personality. Selfreflection in Shahnameh means production and conceptual applications.In this paper, from the point of view of linking literature with psychology, spontaneity in Shahnameh has been characterized by two qualitative and quantitative research methods, which shows a significant relationship between selfreflection and personality in Ferdowsi’s Shahnam. The result is that selfishness in actions such as action, action or confrontation has shown a passive attitude, while the relationship of personality faces with selfreflection is far more effective and clearer. In the analysis of the content, the most authoritative personality of Shahnameh with (23) Beit Rustam and then Siavash (20) Beat and Kikavos (18 bits) are the most authoritative characters.
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|