|
|
مبانی و ادله قرآنی داوری
|
|
|
|
|
نویسنده
|
هوشمند فیروزآبادی حسین ,جعفری علی ,حکیمیان علیمحمد
|
منبع
|
آموزه هاي قرآني - 1402 - دوره : 20 - شماره : 38 - صفحه:265 -296
|
چکیده
|
قضاوت تحکیمی که در مقابل قضاوت انتصابی نهادی جهت حل و فصل اختلاف میان طرفین تنازع در فقه محسوب میشود، امروزه در قوانین حقوقی تحت عنوان «داوری» ظاهر گشته و این شیوه حل اختلاف فقهی حقوقی، بهدلیل احترام به حاکمیت اراده طرفین در انتخاب شخص قاضی تحکیم یا داور، روزبهروز در حال گسترش و اقبال مردم میباشد. پیرامون ادله قرآنیِ مشروعیت این نهاد فقهی و حقوقی میان فقها اختلافنظر وجود دارد؛ بهگونهای که برخی مشروعیت آن را از برخی آیات قرآن استنباط نموده و برخی دیگر قائل به عدم مشروعیت آن به استناد برخی آیات دیگر هستند. پرسش اساسی این است که آیاتی که بر مشروعیت یا عدم مشروعیت داوری (قضاوت تحکیمی) دلالت میکنند، کداماند و حدود دلالت هریک از این آیات به چه میزان است؟ گرچه بررسی جامع فقهی هر موضوع، نیازمند بررسی همه ادله فقه از جمله قرآن، سنت، عقل و اجماع است، اما در این نوشتار با تمرکز بر آیات قرآن و حفظ محوریت آیات شریف کلام وحی، دلالت آیاتی که قائلان به عدم مشروعیت داوری مطرح ساختهاند (مانند آیه رد منازعات و اختلافات به خدا و رسول(ص) و آیه تلازم ایمان با ارجاع اختلافات به پیامبر(ص)) محل مناقشه قرار گرفته است و از میان آیات مورد تمسک قائلان به مشروعیت داوری، تنها دلالت آیه 31 سوره نساء مربوط به نشوز زوجین مورد پذیرش قرار گرفته و با پذیرش مولویت «فابعثوا» در این آیه شریفه و رد نظریه ارشادی بودن این امر و با اثبات عدم اختصاص این آیه به اختلافات زوجین و توجه به حکومت عام آن بر کلیه دعاوی و اختلافات (با استعانت به سیرۀ عقلا و قیاس اولویت و برخی روایات)، مشروعیت نهاد داوری در حقوق و قضاوت تحکیمی در فقه اثبات گردیده است.
|
کلیدواژه
|
داوری، قضاوت تحکیمی، تحکیم، حکمیت، نشوز زوجین
|
آدرس
|
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه, گروه حقوق و فقه اجتماعی, ایران, دانشگاه تهران، پردیس فارابی, گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی, ایران, پژوهشگاه حوزه و دانشگاه, گروه حقوق و فقه اجتماعی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
amhakimyan@yahoo.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
quranic fundamentals and evidence of arbitration
|
|
|
Authors
|
hooshmand firuzabadi hossein ,jafari ali ,hakimian ali mohammad
|
Abstract
|
the ambiguity about the fundamentals and principles of iranian islamic veiling is one of the main challenges in dealing with the issue of fashion-clothes in iranian society, which has also confused and dispersed policy-making, activism and investment in this area. the study of related verses and aḥādīth in this article were studied by using the method of content analysis, in order to obtain a basic understanding of the fundamentals and principles of islamic iranian veiling under the monotheistic worldview of iranian culture and its relation to fashion in a modern concept. these principles were categorized in three levels: 1- worldview, 2- values (taqwā (arabic: تقوی, god-wariness), modesty, and chastity) and 3- norms and behaviors (veiling, avoiding tabarruj (arabic: تبرُّج, displaying beauty in a way deemed inappropriate by islamic standards), avoiding the clothing of fame, considering the industrial nature and functional aspects of clothing, etc.). it can be said based on the findings, that although fashion in its modern sense and manifestation, in terms of its basis and nature is in contradiction to values and norms derived from monotheistic worldview, but it is an opportunity to achieve a distinctive and national style of islamic iran in its general implication to the inclusive style of veiling in a time period and one of the most popular cultural industries, and it can be based on the principles of monotheistic worldview against capitalist relativistic pluralism in the style of cover to create a unifying plurality.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|