نقش تفکر انقلاب اسلامی و محور مقاومت در قبال سوریه بر اساس نظریه استفان والت

هدف اصلی پژوهش حاضر؛ بررسی و تحلیل نقش تفکر انقلاب اسلامی و محور مقاومت در قبال سوریه، حاکمیت سوریه و مقابله با تهدید، بر اساس نظریه موازنه تهدید استفان والت است. سیاست حمایت‏گرایانه و پشتیبانی انقلاب اسلامی از سوریه در بحران و تلاش در بقا دولت سوریه بر اساس رویکرد اتحاد و ائتلاف مورد بررسی واقع شده است. از این رو قرار گرفتن ایران، سوریه، حزب الله لبنان، انصار الله یمن و حشدالشعبی عراق از یک سو، و رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی با رهبری امریکا و غرب در سوی دیگر، در منطقه خاورمیانه سبب شده، این منطقه به عرصه رقابت بین کشورهای حامی محور مقاومت (ایران، سوریه، لبنان، یمن و عراق) با کشورهای مخالف محور مقاومت (رژیم صهیونیستی و عربستان) در منطقه تبدیل شود. از این رو پرسش اصلی پژوهش به این صورت طرح شده که؛ « تفکر انقلاب اسلامی و سیاست حمایت‌گرایانه محور مقاومت از دولت بشار اسد و شکل‌گیری اتحاد و ائتلاف بین کشورهای حاضر چه بود و چگونه اجرایی و عملیاتی شد؟» فرضیه اصلی با الهام‏گیری از نظریه «موازنه تهدید والت»، «علاوه بر تفکر انقلابی، دلیل اصلی سیاست حمایت‌گرایانه انقلاب اسلامی از محور مقاومت و حاکمیت سوریه را درک از تهدیدات مشترک منطقه‌ای از جانب رژیم صهیونیستی و عربستان می‌داند». یافته‏های پژوهش نشان می‏دهد؛ که بر اساس نظریه موازنه تهدید والت، ادراک از تهدید مشترک کشورهای محور مقاومت باعث حمایت ایران از سوریه و شکل‌گیری اتحاد و ائتاف بین این کشورها شده؛ فرایند و چگونگی اتحاد و ائتلاف‌سازی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.

The Role of the Islamic Revolutionary and Axis of Resistance Thought to Syria On the Basis of Stephen Walt’s Theory

This study is mainly intended to investigate the role of the Islamic Revolution the axis of resistance thought toward Syria, Syrian sovereignty and countering the threat on the basis of Stephen Walt’s theory of balance of threat. The supportive policy and protection of the Islamic Revolution of Syria in the crisis, and its struggle for the survival of the Syrian government, have been investigated on the basis of approach of unity and coalition. Thus, the participation of Iran, Syria, Hezbollah of Lebanon, Ansarullah of Yemen, and Hashd alSh’abi of Iraq, on the one hand, and the Zionist regime and Saudi Arabia in the Middle East, led by the United States and the West, on the other, has turned into an area of competition Proresistance countries (Iran, Syria, Lebanon, Yemen and Iraq) and countries against resistance (Zionist regime and Saudi Arabia). Therefore, the main research question involves the thinking of the Islamic Revolution and the protectionist policy focusing on the resistance in favor of the government of Bashar alAssad and the formation of alliances and coalitions between the present countries and the way it has been implemented and operated. Inspired by Walt’s balance of threat theory, the researchers main hypothesize that the main reason for the Islamic Revolution’s supporting policy on resistance and Syrian government, in addition to revolutionary thinking, regards understanding of common regional threats from the side the Zionist regime and Saudi Arabia. Research findings illustrate according to Walt’s theory of balance that, the perception of a common threat by the Axis of Resistance has resulted in Iran’s support for Syria and the formation of alliances between them. The process and the method of establishing such alliances and unity are investigated too.