هستیشناسی عرفانی در غزلیّات فیض کاشانی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
نوروزپور لیلا
|
منبع
|
ادب فارسي - 1397 - دوره : 8 - شماره : 2 - صفحه:141 -159
|
چکیده
|
فیض کاشانی، فیلسوف شاعری است که غزلیّات او هرچند از نظر ادبی چندان پرمایه نیست، امّا از منظر جریان شناسی غزل عرفانی فارسی حائز اهمیّت است. بررسی این غزلیّات نشان می دهد که فیض از قالب غزل برای بیان مناجات و دعا، تحمیدیّه و توصیه های شرعی و گاه انتقاد اجتماعی سود برده است. صبغه عرفانی که به ویژه متاثّر از عرفان ابن عربی است، در غزلیّات او فراوان دیده میشود. در این نوشتار اجمالاً در بحث از معرفت شناسی، به راه های کسب علم و لزوم جلای باطن برای کسب معرفت از دیدگاه فیض اشاره شده است. سپس در بخش هستیشناسی، ابیاتی با موضوعاتی چون نسبت خداوند با هستی؛ یعنی تجلّی واحد در کثیر، گذر از کثرت به وحدت، تجلّی غیب در شهادت، فیض اقدس و مقدّس، رحمت و فقر ذاتی موجودات، ارتباط جزء و کلّ، انسان مظهر اسم جامع، تجدّد امثال و معدوم بودن غیرحق بررسی شده است. دیدگاه فیض متاثّر از حکمت متعالیّه است؛ چراکه معرفت عرفانی و شهودی از منابع معرفتی آن است. در این مقاله ابیاتی برگزیده و تحلیل شده اند که نشان می دهد چگونه این اندیشه های عرفانی در سبک ادبی بیان تصویری می یابد. تحلیل ها نشان می دهد اندیشه های مطرح در این اشعار از طریق شیوه چینش واژگان، دلالت های ثانوی، تداعی ها و تصویرسازی، جنبه شاعرانه یافته است.
|
کلیدواژه
|
هستیشناسی عرفانی، غزل دوره صفوی، شعر عرفانی-فلسفی، عرفان، فیض کاشانی
|
آدرس
|
دانشگاه گلستان, گروه زبان و ادبیّات فارسی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
l.nowruzpur@gmail.com
|
|
|
|
|