طراحی مدل مفهومی هم آفرینی ارزش در شرکت پالایش نفت آبادان

زمینه و هدف: هم آفرینی ارزش شکل جدیدی از استراتژی کسب و کار است که بر ایجاد و تشخیص مستمر ارزش های مشترک سازمان‌ها و مشتریان تاکید دارد. و حاصل تعامل موثر میان آن‌ها به شمار می‌رود. هدف از این پژوهش طراحی الگوی پیشایندها و پیامدهای هم آفرینی ارزش در صنعت نفت است. روش‌شناسی: این پژوهش در زمره پژوهش‌های آمیخته- اکتشافی است، بنابر‌این، این مطالعه دارای دو فاز کیفی و کمی می باشد که روش پژوهش آن در فاز کیفی دارای رویکرد بنیادین و در فاز کمی دارای جنبه های کاربردی است. جامعه آماری این مطالعه در فاز کیفی شامل خبرگان و مدیران اجرایی بوده است. در فاز کیفی برای گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته بعمل آمد و پس از انجام 21 مصاحبه داده ها با استفاده از ترکیب دو روش تحلیل مضمون و کدگذاری نظری تجزیه و تحلیل شدند. در فاز کمی برای آزمون مدل از روش معادلات ساختاری و از نرم افزار پی ال اس استفاده شده است.یافته‌ها: یافته‌های این پژوهش در فاز کیفی شامل پیشایندها (بهبود کیفیت، مدیریت سفارشات، رقابت پذیری، مدیریت زنجیره تامین و مدیریت منابع انسانی) و پیامدها شامل: (بهبود عملکرد، بهره وری، ارتقاء برند، کارایی در تولید) و مقوله های محوری هم آفرینی ارزش، شامل: رویکرد ارتباط با تامین کنندگان است.نتیجه‌گیری: پیاده سازی فرآیند هم آفرینی ارزش در صنعت نفت می‌تواند به بهره برداری موثرتر از ظرفیت‌ها و توانمندی‌‌ها برای دستیابی به مزیت رقابتی، ارتقای برند، بهبود عملکرد، بهره وری، کارایی در تولید و بهبود کیفیت کمک نماید.

designing a conceptual model of value co-creation: a mixed approach in abadan oil refining company

background and aim: value co-creation constitutes a burgeoning paradigm in the business landscape, accentuating a dynamic interplay that incessantly generates and recognizes shared values between organizations and customers. this research is positioned to architect a comprehensive model for anticipating value co-creation and delving into its far-reaching implications within the intricate realm of the petroleum industry.methodology: this study is firmly grounded in the domain of mixed-methods exploratory research, manifesting a symbiotic fusion of qualitative and quantitative inquiry. the qualitative phase is underpinned by a fundamentalist epistemological stance, while the quantitative facet encompasses pragmatic aspects. the statistical cohort within the qualitative realm is composed of domain experts and executive leaders. the qualitative phase deploys semi-structured interviews as the data collection vehicle, resulting in 21 insightful dialogues. subsequently, the amassed data undergoes meticulous scrutiny through a synthesis of thematic analysis and theoretical coding. in the quantitative domain, the empirical model is subjected to rigorous examination employing the robust analytical apparatus of structural equation modeling (sem), synergizing with the cutting-edge software pls (partial least squares).findings: the qualitative inquest manifests a constellation of precursors (namely, quality enhancement, order orchestration, competitive dynamism, supply chain orchestration, and human resource governance) that act as cradles for value co-creation, coupled with ramifications (inclusive of performance augmentation, productivity gains, brand amplification, production efficiency optimization) that flow from this symbiotic endeavor. the foundational pillars of this value co-creation fabric crystallize into a paramount emphasis on the supplier-relations continuum.conclusion: propagating the ethos of value co-creation within the tapestry of the petroleum sector serves as a fulcrum for harnessing latent potentialities and competences, thereby wielding a strategic edge in terms of competitive prowess, brand exaltation, performance amelioration, operational efficiency, productivity enhancement, and qualitative advancement.