|
|
بررسی معنای دوگانه استخلاف در عرفان اسلامی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
یوسف ثانی محمود ,بالایی فایزه
|
منبع
|
پژوهشنامه عرفان - 1394 - شماره : 13 - صفحه:145 -168
|
|
|
چکیده
|
خلافت از مفاهیم اصلی عرفان اسلامی است. مفهوم استخلاف عبد از رب که به برخی آیات و روایات نیز مستند است منجر به انسان شناسی عمیقی در عرفان نظری شده و بیشتر مورد توجه عرفا بوده است. استخلاف عبد از رب به جهت ویژگی-های منحصر به فردی چون جامعیت اسما و صفات الهی، وساطت فیض، کون جامع بودن، تناظر با عالم کبیر و دارا بودن بالاترین معرفت نسبت به حق تعالی، در وجود این مختصر شریف است. اما نوع دیگری از استخلاف نیز در عرفان اسلامی وجود دارد که براساس ارتباط عبد و رب استنباط میشود و برخی از عرفا نیز اشاراتی به آن داشته اند. استخلاف رب از عبد رابطه دوسویه عبدی است که به مقام جمعالجمعی رسیده و معارف عمیق توحید را درک کرده و به قله منیع فقر و عجز و عبودیت تامه رسیده است. این دسته از اولیای الهی با وجود داشتن قدرت دخل و تصرف در تمام امور عالم عبودیت و فقر را برمی گزینند و از پروردگار خویش استخلاف در جمیع امور خود را مسیلت می کنند. مقاله حاضر به شرح و توضیح این دو نوع استخلاف می پردازد.
|
کلیدواژه
|
استخلاف ,استخلاف رب از عبد ,استخلاف عبد از رب ,خلافت ,خلیفه
|
آدرس
|
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران, ایران, دانشجوی دوره دکتری عرفان اسلامی, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|