>
Fa   |   Ar   |   En
   چالش رازی و مولوی در عشق و دوستی  
   
نویسنده فرامرزقراملکی احد
منبع پژوهشنامه عرفان - 1390 - دوره : 3 - شماره : 5 - صفحه:115 -135
چکیده    حُکم اخلاقی عشق و دوستی مسیله تحقیق حاضر است. محمد بن زکریای رازی با رهیافت عقلی و براساس نظریه طب انگاری اخلاق به تحلیل عشق و دوستی می‌پردازد و هرگونه عشق و دوستی را بیماری مهلک نفس می‌خواند. مولوی با رهیافت عرفانی عشق را داروی شفابخش بیماری‌های نفس و رذایل اخلاقی می‌داند. مقایسه این دو دیدگاه می‌تواند پرتوی در فهم ژرف‌تر حقیقت عشق و دوستی و حکم اخلاقی آن باشد. رازی عشق و دوستی را، رفتار ارتباطی بین شخصی (عشق و انسان) یا ارتباط انسان با دارایی‌ها و برخورداری‌ها می‌داند، ولی در یافتن حکم اخلاقی آن برمبنای رفتار ارتباطی درون‌شخصی و تعامل فرد با خویش تحلیل می‌کند. سرّ غیراخلاقی‌انگاری عشق و دوستی، وابستگی انسان به امور فانی و پیامدهای آن نسبت به سلامت روان است. مولوی ادله رازی را با تایید در مثنوی می‌آورد و تحلیل دیگری از عشق را مطرح می‌کند. مولوی به‌جای تحلیل فراورده‌ای رازی، تحلیل فرایندی از عشق ارایه می‌دهد. در این تحلیل فرایند عشق انسانی می‌تواند به وابستگی بیانجامد که بیماری است و ننگ و می‌تواند به یگانگی، همراهی، همدلی، خیر و معطوف به دیگران بودن منجر شود که فضیلت است. عشق الهی، عشق انسان به خدا، به دلیل آنکه عشق باقی است، وابستگی بیماری نیست.
کلیدواژه عشق و دوستی ,اخلاق سلامت‌محور ,یگانگی انسان ,مولوی ,زکریای رازی
آدرس
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved