>
Fa   |   Ar   |   En
   خوانش ساختارشکنانه آثارِ جوزف کاسوت  
   
نویسنده آفرین فریده ,احمدپناه سید ابوتراب
منبع نامه هنرهاي تجسمي و كاربردي - 1393 - دوره : 7 - شماره : 14 - صفحه:49 -66
چکیده    جوزف کاسوت را می توان در آفرینش آثار هنری خود هنرمندی ساختارشکن تلقی کرد. این ویژگی را باتوسل به معنا توضیح خواهیم داد، بنابراین ، پرسش اصلی این مقاله درباره معنای اثر هنری و چگونگی طرحآن در آثار وی است. معنای اثر هنری از سویی مقاصد هنرمند )ایده( و از سوی دیگر درک مخاطب و نیز دلالتنشانه های اثر در نظر گرفته شده است. به طور مشخص مواردی مانند حذف ساختار و مرکز رایج برای اثرهنری، بینامتنیت، خوانش دوگانه، خط خوردگی، نوشتار، بستر و زمینه آثار هنری و هزارتو در آثار کاسوتبرجسته شده اند. این گزینش با توجه به مفاهیم تفکر ساختارشکنی صورت گرفته و به بحث مذکور، حالتتطبیقی– تحلیلی هم داده است. با توجه به دغدغه معنا، می توان آثار این هنرمند را در چند دسته طبق هبندیکرد. در دسته ای از آثار ادعای انتقال مستقیم ایده ها و مقاصد هنرمند با توسل به زبان و گزاره های تحلیلیوجود دارد. در دسته دیگر گرایش به ایده چن دمعنایی دیده می شود، که ضمن آن تعاریف بازنمایی، واقعیت وتصویر دگرگون می شود. گویی هنرمند مفهومی سعی در بازتعریف بنیان های هنر دارد. با توجه به آثار ایشانباید گفت حتی اگر هنرمند مفهومی ادعای رویارو کردن بی واسطه مخاطب با ایده خود و معنای اثر را داشتهباشد، به این هدف نایل نم یشود. دلالت های اثر هنری از دست و اجازه مولفش فراتر می رود، زیرا از سوییخود اثر حقیقت و معنایش را برمی سازد و آن را به مخاطب عرضه می دارد و از سوی دیگر مخاطب هم درامتداد مقاصد هنرمند و معانی اثر حرکت نم یکند. پرسش از معنا، ایده ها و محتواپروری در اثر هنری ما را بهسمت مفاهیم جدیدی در آثار این هنرمند معاصر رهنمون می شود.
کلیدواژه هنر مفهومی ,جوزف کاسوت ,ساختارشکنی ,معنا
آدرس سمنان, استادیار, ایران, دانشگاه تربیت مدرس, استادیار, ایران
پست الکترونیکی ahmadp_a@modares.ac.ir
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved