|
|
ارتباط اصل حق تعیین سرنوشت با تجزیهطلبی و خودمختاری
|
|
|
|
|
نویسنده
|
آرش پور علیرضا ,شیرانی فرناز
|
منبع
|
پژوهش هاي روابط بين الملل - 1393 - دوره : 4 - شماره : 11 - صفحه:163 -194
|
چکیده
|
اصل حق تعیین سرنوشت بهعنوان یک حق بشری پایه و اساس سایر حقوق بشری را تشکیل میدهد که بهموجب آن همه افراد و گروههای اجتماعی صرفنظر از قومیت، نژاد، جنس و مذهب میتوانند امور خویش را در زمینههای مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در دست گیرند. این حق یک حق بشری فردی است که تک تک افراد یک ملت از آن برخوردارند و شاید به همین علت است که در منشور ملل متحد در کنار ضرورت رعایت و احترام به حقوق و آزادیهای بنیادین فردی، از این اصل نام برده شده است. اصل اخیر از اصول مبنایی حقوق بینالملل و از قواعد آمره حقوق بشری محسوب میشود که با رعایت آن میتوان در وهله اول از موارد نقض حقوق بشری که یکی از مصادیق مهم آن جلوگیری از نقض حقوق اقلیتهاست، کاسته و در مراحل بعدی با اعطای حق آزادی عمل به ملتها در تعیین نظام سیاسی و مشارکت منظم در امور سیاسی و مدنی خویش، رضایت خاطر آنها را فراهم کرد. اصل حق تعیین سرنوشت تنها زمانی تحقق پیدا میکند که حقوق و آزادیهای اساسی تمامی افراد جامعه مخصوصاً اقلیتهای ساکن در آن تامین شده باشد. گروههای اقلیتی سرکوبشدهای که حقوقشان نقض گردیده میتوانند برای اعاده حقوق از دست رفته خود به راههای خشونتآمیز و غیر دمکراتیک متوسل شوند. این در حالی است که با رعایت اصل حق تعیین سرنوشت از سوی دولتها، محملی برای طرح مسایلی از قبیل خودمختاری، تجزیهطلبی و یا مبارزات نهضتهای آزادیبخش ملی به وجود نخواهد آمد. اینکه ارتباط اصل حق تعیین سرنوشت با تجزیهطلبی و خودمختاری چیست و چه زمانی اقلیتهای موجود در کشوری میتوانند به تجزیهطلبی یا خودمختاری بهعنوان یکی از مصادیق اعمال حق تعیین سرنوشت توسل جویند، از اهداف اصلی تدوین این مقاله بوده است.
|
کلیدواژه
|
حقوق بشر ,حقوق بینالملل ,دمکراسی ,اقلیتها ,خودمختاری ,حق تعیین سرنوشت
|
آدرس
|
دانشگاه اصفهان, ایران, کارشناسی ارشدحقوق بین الملل دانشگاه شهید اشرفی اصفهانی, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|